۶
گفتوگو آيين درويشی نبود! – پادکست ۳
در استقبال از يادداشت ياسر ميردامادی: «گفتوگو» آيين درويشی نبود؟
موضوع احتياج به توضيح بيشتر دارد. پادکستی است شتابزده. گوش بدهيد و اگر نظری داريد بنويسيد. من بعداً توضيحاتِ ديگر را میافزايم.
|
[پادکست] | کلیدواژهها:
درویش اگر قرار بود گفتوگو کند که میشد دوم خرداد!
فرهنگ صوفیانهء ما، و نه همه، فرهنگ «این گفت و برفت..» است، و نه «ایستاد و شنید که ..». این قرتیبازیها واقعا محصول دوم خرداد و رضا براهنی و عوامل استکباری است.
انسان فقط با یکنفر گفتوگو میکند: زناش!
*******
اين آخری توپ بود. آدم فقط با زناش گفتوگو میکند!
سلام
میدانید که پاسخ تازه ای از خرمشاهی منتشر شده است.
۱-من برای رفتن بر سایت دکتر سروش مشکل دارمچون فیلتر است.وفیلتر شکن ندارم
خواهش دارم که یک فیلترشکن رای من بفرستی ویا یک سایت فیلتر ناشده مربوط به فیلتر شکن به من معرفی کنی به ایمیل من.mowlana.shams@yahoo.com
۲-مدتی است که راجع به این مسئله مطلبی نمینویسی خواهش دارم نظرت را بنویسی.
۳-مضافا این که گاهی برای ورود سایت شما هم مشکل فیلترینگ دارم وفیلتر شکن هم ندارم.پس این لطف را روا دار و کمکم کن.روی هر سایتی هم که رفته ام برای فیلترشکن فایده نداشته چون فیلتر میشن.یک فیلتر شکن هم داشتم به نام ultra87 که این هم ویروسی بود وهم بعد از یک مدتی از کار افتاد.خلاصه تقاضای کمک دارم.ضمن اینکه تازه فارغ التحصیل شده ام وباید وقت بزارم روی مطالعه این مباحث.از پیش سسپاسگذارم.
برداشت اول شما از کلمهی «گفت و گو» این بود: نزاع و مشاجره و دلخوری، دلگیری و کدورت! و برداشت دومهم که اشارتی به آن رفت: درویش اگر قرار بود دیالوگ کند که دیگر درویش نبود!
جسارتاً عرض میکنم: معناها و برداشتهای شما شاید فقط برای خودتان کاربرد داشته باشد. شاید به واسطهی همان اعترافیست که کردید: یعنی نمیدانید ادبیات صوفیانه در حال حاضر چگونه است. و بعید میدانم که حتی با خواندن کتب صوفیان متاخر، دقیق متوجه شده باشید که عوالم ایشان در گذشته نیز چگونه بوده چه رسد به زمان حال. حتی شاید از پلورالیسم ذاتی بین سلاسل صوفیان بیخبر باشید یا چون شتابزده بود از آن گذشتید. اگر تنها حافظ را چنانچه برخی دوست میدارند نه یک انسان معنوی [بدون تمام عقایدی که بهنظر شما غلو آمیز مینمایاند مثل لسان الغیب بودن و الخ] بلکه حداکثر یکی که ۳-۴ تا رفیق درویش و اینها هم داشته و گاهی هم سرکی به این خانقاهها میکشیده و چیزکی از ادبیات صوفیانه فهمیده بود، شاید برداشتهای شما هم نزدیک به واقعیت میشد.
متاسفانه یا خوشبختانه من با گفتارهای کلاسیک و شسته رفته و تمام علمی دربارهی صوفیه و عرفا سخت مخالفم. و میپچندارم حلوای تنتنانی تا نخوری ندانی! باورهای امثال کلاسکیونهای اتو کشیده در باب تصوف و عرفان شاید بسیار به کمک غربیان آمده باشد تا شناختی کلی و نه دقیق از طوایف ایشان به دست آورند اما مسلم بدانید که ایشان رفیقان کنار گود اند. تا دست ارادت به یکی از مشایخ حقه نداده باشید بعید است که بوی درستی از این عوالم شنیده باشید. خلاصه که با خواندن و حض صوری بردن از کتابهای صوفیان قدیم و جدید لذتی هم که حاصل میشود آنی نیست که یکی از جنس خودشان میبرد.
بر میگردم به کلمهی «گفت و گوی» حافظ و روده درازی را تمام میکنم. صوفیان عموماً در بین خود مراوداتی دارند که گاه برای دیگران نامفهوم است چنانچه خود فرمودید. در مقابل conversation در مقاماتی، look دارند. نظر بازی دقیقاً همین است که در بیت مشهور «در نظر بازی ما بیخبران…» آمده. شاید معترض بشوید که نظر بازی همان چشمچرانیهای معمول است و حافظ هم یکی از رنود دخترباز، نمیدانم. برداشت من این چنین است که حافظ را عارف میدانم وعارفی بالحق لذا در واکاوی اشعارش غیر از ابیاتی که مشخص است اشارهاش به کدام موضوع دنیویست، تفسیر عرفانی را میپسندم و شما را نمیدانم. لذا «نظر» دارند که برایشان مرتبهای والاتر از «گفت» دارد. اما جالب اینکه بسیاری از سلاسل در برابر غیر خود بسیار هم اهل «گفت و گو» هستند. اندکی هستند که دستور بر فاش نکردن اسرار طریقتی خویش دارند و دیگران اتفاقاً در پی روشن ساختن طریقت خویش برای مردمان دیگرند و به همین علت است که اصلاً عرفان نظری پیدا شد و کتابها نوشته شد در باب اخلاق صوفیان و توضیح طریقت ایشان توسط خودشان.
شرمنده اگر زیاد نوشتم.
****
عجب سخنرانیای شد. پيداست که سخت اختلاف نظر داريم. باشد وقتی نوشتنام به راه شد، نظرم را مینويسم!
پادکستی میسازم و چند نکته را توضيح میدهم. عجالتاً خوب است تمام خلايق اين عباراتات را برای عبرت چندين مرتبه به سبک ورد و ذکر بخوانند و با خود تکرار کنند، شايد تذکر و تنبهی حاصل شد!!!
«معناها و برداشتهای شما شاید فقط برای خودتان کاربرد داشته باشد. شاید به واسطهی همان اعترافیست که کردید: یعنی نمیدانید ادبیات صوفیانه در حال حاضر چگونه است. و بعید میدانم که حتی با خواندن کتب صوفیان متاخر، دقیق متوجه شده باشید که عوالم ایشان در گذشته نیز چگونه بوده چه رسد به زمان حال. حتی شاید از پلورالیسم ذاتی بین سلاسل صوفیان بیخبر باشید یا چون شتابزده بود از آن گذشتید»
۱- لحن تندم را جمیع کسانی که خوانندهی نظر من بوده یا خواهند بود ببخشایند.
۲- سر ارادت ما و آستان ملکوتی حضرت داریوش عزیز – که هر چه بر سر ما میرود همه ارادت اوست.
۳- القصه: غرضام آنی نبوده و نیست که فرمودید. مشکل زبانی را که خودتان میدانید چیست. این از همان مقوله بود. قصد من بیشتر روی تفسیرهای ابیات جناب حافظ بود که در قسمت دوم نوشتم و نیز نظر شخصیام در مورد عرفانیات اتو کشیده شده که بخش اول را به آن اختصاص دادم و نه اینکه حضرت عالی چنانید که در نظر آمده بود.
۴- بنده چوب خورم عالیست و باکی هم ندارم. البته اگر لب لباب نظر را بگیریم و در مورد آن بحث کنیم بهتر است و گرنه ادبیات درشت و زبان گاهی از دست آدمی در میروند. برای مثال سروش هم که یکی از دوستداشتنیهای روزگار است دیدیم که با نصر چگونه رفتار کرد آن هم در جمعی گسترده و درازایی به پهنهی مطبوعات.
۵- منتظر شنیدن نظرات حضرتعالی در باب موضوعات مطرح شده هستم. نکتهای بفرمایید که بر سبیل حقیقت باشد گردنم از مو نیز باریکتر است و این را خودتان بارها شاهد بودید که همیشه در برابر حرف حق، سر تعظیم فرود میآورم.
با احترام.
****
دربارهی حافظ و صوفيان چيزی خواهم گفت به زودی.
عالي بود پادكست جالبي بود مطالبتان همه زيباست من هر روز به سراغتون مي آم و از مطالبتون استفاده مي كنم
موفق باشيد
راز درون پرده ز رندان مست پرس
كاين حال نيست صوفي عالي مقام را
این پادکست های شما رو نمیشه دانلود کرد؟؟؟ گوش دادن آنلاین با این سرعت ها سخته!
****
شايد شد. تا ببينم.