در این هفته گذشته مرتب با خودم کلنجار رفتهام که از نوشتن مطلبی دربارهی عنکبوتبازیهای شریعتمداری کیهاننویس خودداری کنم. پرهیز من بیشتر از این رو بود که اولویت وبلاگنویسی من پرداختن به مسایل سیاسی نیست. هر انسان زیرک و با فراستی به خوبی انگیزهها و برنامههای سیاسی پنهان در پشت نوشتههای شریعتمداری به طور اعم و این یکی به طور اخص را میشناسد. در نتیجه، چون این لاطائلات را در زمرهی دغدغههای اصلی زندگی خود نمیدانستم، از کنارش رد میشدم. اما سردبیر کیهان، نه شرم میشناسد و نه حیا. نه خدا میشناسد و نه اخلاق. هر بار که گذارم به تصادف به صفحات این روزنامه میافتد از کثرت و انبوهی ریا و تزویر، سالوس و دروغ، نامسلمانی و بیتقواییِ آشکار این مدعی حفظ ارزشها تأسف میخورم و از انحطاط هولناک اخلاقی جاری در جامعهی ایرانی اندوهی عمیق در جانم چنگ میاندازد. پرداختن به خطاهای کودکانهی فنی و تناقضات آشکار و صریح سیاسی نوشتهی او کار من نیست. بسیاری (از جمله حسین درخشان) سخنان او را پاسخ گفتهاند و نیازی به تکرار آنها نیست. تنها یک نکته را میخواهم بازگشایی کنم که در سراسر نوشتههای او و مخصوصاً این دو یادداشت او دربارهی اینترنت موج میزند (از این پس اینترنت را بخوانید: عنکبوت! به فرهنگستان زبان فارسی جمهوری اسلامی پیشنهاد میشود برای حفظ کیان اسلام و مسلمین از استفاده از کلمهی «اینترنت» اکیداً پرهیز کنند و از کلمهی آسمانی، مقدس و سلیس «عنکبوت» استفاده کنند).
حسین شریعتمداری، خود و سازمانها، نهادها و ارگانها و مقامات متبوع خود را نمایندهی تامالاختیار خدا در کرهی زمین میداند. هر جا هم که پای استدلالاش لنگ میماند، ابتدا آسمان به ریسمان میبافد و سپس در نهایت وقاحت و بیشرمی، از کلام خدا، آیات قرآن، سخنان پیامبر و هر بزرگ دیگری هزینه میکند تا مقصود خود را به کرسی بنشاند. در نوشتهی نخست خود، اشاره کرده بود که آنچه مینویسم برای پسند امام زمان است! ما حیران ماندهایم که این حضرت آقا پسند امام زمان را از کجا فهمیده است. منظومهی اعتقادی، دینی و کلامی شیعیان اثنیعشری، اکیداً و صریحاً چنین مدعیاتی را رد میکنند، اگر چه تازگی در ایران این سنت سیئهی هزینه کردن از اخلاق و میراثهای دینی، رسمی رایج و شیوهای استوار است. در همان نوشته، بدون هیچ پروایی، آیهی قرآن را نقل میکند و خود مصداق برای آن [اینترنت=خانهی عنکبوت] مییابد. حدیث پیامبر را آنها که اهل مطالعات دینی هستند به کرات شنیدهاند که: «من فسر القرآن برأیه، فلیتبوأ مقعده النار» یعنی کسی که قرآن را تفسیر به رأی میکند، نشیمنگاهی در دوزخ برای خود فراهم میکند. در نوشتهی بعدیاش، از موهبت الهی دم میزند! حدیث خرافه یا ام عمرو! این آقا واقعاً گمان برده است که غازی اسلام است و مأمور محرز و مسلم از سوی حضرت حق و پیامبران و معصومان! هیچ معصومی چنین بیپروا رفتار نمیکند که این آقا. آیا در این کشور که امالقرای اسلاماش میخواندید، دیگر هیچ فقیه با تقوا، هیچ دانشمند پارسا، هیچ مسلمان متخلق به اخلاق اسلام نمانده است که نهیبی بر این دینناشناسان بزند که دین ملک طلق شما نیست، میراث اجدادی پدران شما نیست که آن را بازیچهی دعوای سیاسی و منازعات حفظ قدرت خود میکنید. اما همگی میدانند که اگر همین یک ابزار را از دست اینها بگیرند، خلع سلاح شدهاند. شما آیا چهرهی بازماندگان حزب توده را در پس این کسوت به ظاهر مسلمانی تشخیص نمیدهید؟ تمام ماجرا در همین ابیات حضرت حافظ خلاصه است:
بیار بادهی رنگین که یک حکایت راست
بگویم و بکنم رخنه در مسلمانی
به خاکپای صبوحی کشان که تا منِ مست
ستاده بر در میخانهام به دربانی
به هیچ زاهد ظاهر پرست نگذشتم
که زیر خرقه نه زنار داشت پنهانی
مطالب مرتبط:
حسین شریعتمداری: مرد عنکبوتی (سیبستان)
روزنامهنگاران ایرانی، تهدید امنیتی علیه جمهوری اسلامی (کتابچه)
حسن عباسی، اهورا پیروز، حسین شریعتمداری (الپر)
عنکبوت خیالباف خانه ؛ چرا باید شریعتمداری را جدی گرفت ؛ نامهی سرگشاده به روزنامهی کیهان ؛ تنبلی مزین به حکمت (حسین درخشان)
بلاى قرن و فتح باب دیالوگ! (پارسا صائبی، فانوس)
حسین شریعتمداری و شبکهی خیالی عنکبوت (ف.م. سخن)
تأملاتی دربارهی خانهی عنکبوت (ایرج گلفام)
مطلب مرتبطی یافت نشد.