سلاح‌های هسته‌ای و جنجال قدرت

 یکی دو سال است که ماجرای سلاح‌های هسته‌ای ایران بحث داغ اخبار جهان است. مدتی است که می‌خواهم یادداشتی برای نیروهای هسته‌ای بنویسم و مجال پیدا نمی‌کنم. اتفاقاً مقاله‌ای که باید برای درس حقوق بشر بین‌الملل می‌نوشتم موضوع‌اش همین بود. پیش از این‌که به ایران بپردازیم، توجه به این نکته از هر چیزی واجب‌تر است که تنها حکومت‌هایی که عملاً در برابر ممنوع اعلام کردن سلاح‌های هسته‌ای مقاومت کرده‌اند و تن به معاهدات سازمان ملل نداده‌اند کشورهای عضو شورای امنیت و در رأس آن‌ها آمریکا است. پیشنهاد ممنوع اعلام کردن استفاده از سلاح‌های هسته‌ای به عنوان سؤالی از سوی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۴به دیوان عدالت بین‌المللی ارایه شده بود که پاسخ به آن‌ [تحت عنوان Advisory Opinion] پرسش هم تنها مشوش و مبهم ارایه شده بود و جوابی در خور نیافته بود (مقالات سایت کمیته‌ی بین‌المللی صلیب سرخ را هم در این زمینه ببینید.). القصه، نکته‌ی ظریف ماجرا این است که آمریکا تنها با دستاویز بازدارندگی برای خود مجوز استفاده از سلاح‌های هسته‌ای را حفظ کرده است و هر گونه قطع‌نامه‌ی سازمان ملل را نیز وتو کرده است. در نتیجه، بدون هیچ تردیدی تنها عامل بزرگ و عمده‌ای که در برابر منع استفاده و گسترش سلاح‌های هسته‌ای وجود دارد خود آمریکاست که با ممنوعیت آن‌ها تفوق و برتری سیاسی و نظامی خود را در جهان به مخاطره می‌اندازد. آمریکا هنوز پای بسیاری از معاهدات بین‌المللی را امضا نکرده است. از جمله این‌که در قوانین آمریکا قانونی هست به نام حمله به لاهه که بنا بر آن دولت آمریکا می‌تواند برای آزاد ساختن هر یک از تبعه‌های‌ خود حتی به دادگاه بین‌المللی لاهه لشکرکشی کند!
اما سوای قلدرمآبی و قداره‌بندی آمریکا، این را هم نباید از یاد برد که نفس استفاده از سلاح‌های هسته‌ای و گسترش آن‌ها به هر نحوی، حاوی مشکلات جدی و اساسی اخلاقی و اجتماعی است. برای خلاصه کردن مطلب تنها یک بند را از کتاب «تأملاتی بر خشونت» [Reflections on Violence] نوشته‌ی جان کین نقل می‌کنم که به خوبی گویای این مطلب است:
«سلاح‌های هسته‌ای این امکان را دارند که از اختیار آدمی خارج شوند. کشورهای جهان می‌توانند هزاران سلاح هسته‌ای تولید کنند. در شرایطی غیر‌قابل تصور، جنگ‌هایی ممکن است رخ دهد که هزاران سلاح هسته‌ای در آن به کار می‌رود و صدها میلیون انسان کشته می‌شوند. با وجود این‌که این امر شدیداً غیر محتمل است، این امکان طبیعت ذاتی سلاح‌های هسته‌ای است.»
اما برای جهانیان، تنها وجود دولت دیوانه‌ای چون آمریکا کفایت است. سیاست‌مداران همواره ممکن است دیوانه شوند. نه برای ایران و نه برای هیچ کشور دیگری توجیه عقلی و اخلاقی مناسبی برای استفاده از سلاح‌های هسته‌ای وجود ندارد. ولی زورگویی و قدرت‌طلبی مسری است. حکومت‌های جهان هیچ‌کدام الاهی و دست‌نشانده‌ی خدای عالم نیستند. همگی خطاکارند و همان به که ابزار نظارت آدمیان بر سر آن‌ها باشد تا خشونت نورزند و دریغ که دموکراسی همیشه در ذات خود نطفه‌ی خشونت را می‌پروراند. تفصیل این ماجرا باشد تا بعد. اما عجالتاً از این کتاب جان کین در صورتی که یافتیدش غفلت مورزید.

بایگانی