بالاخره بعد از این همه حنجره دراندنهای قبلهی عالم، پراگنشینانِ حلقهی ملکوت تصمیم گرفتند قبلهی عالم را سرافراز فرموده و از شرمندگی در بیاورند! باشد که این جانفشانیهای کاتب کتابچه (بیوگرافی اشیای بیجان) و صاحبِ مختصر(مختصری دربارهی ماهمنیر)، چراغ راهی باشد برای آنها که در حلقهی ما کاهلی میکنند. به خدا این دبیره یک کمی خاصیت دارد. ما همین جوری الکی نمیگوییم. اینها میشود صفحات زرین و درخشانِ تاریخ ممالک محروسهی معظمهی ملکوت. حالا آیندگان قضاوت خواهند کرد که بارگاهی که بر پا کردیم چه کار کرده است! خودمان که سعی میکنیم از فرط تواضع چیزی نگوییم!! این را هم مزید توضیح بیفزاییم که وقتی از ملکوت و بارگاه و سلطان و سلطان بانو و قبلهی عالم و ولیعهد و ظهیر و سایر متعلقین و متعلقات درگاه سخن میگوییم، وقتی که حرف از رعیت و رعایاست، ما تنها داریم از همین مجموعه حرف میزنیم و تازه در همین مجموعه هم بعضی اوقات وقتی حس کنیم که بعضی از ساکنان درگاه اخم میکنند و از ادبیات خاقانی رنجیده خاطر میشوند سعی میکنیم زیاد موی دماغشان نشویم! این را از این باب گفتیم که بعضی از مترددین اینجا، خودشان خود را در زمرهی رعایا حساب میکنند! طبعاً ما هم رفتارمان با آنها مثل رفتارمان با ساکنان درگاه نیست و نسبت ما با ایشان متفاوت است. تنها کسی که این میانه وضعش اندکی فرق میکند، سیدالملکوت است که روابطش با خاتون مکرمِ ما، که سلطان بانو باشند، خوب است و قرار است همین روزها حجرهی ملکوتیشان افتتاح شود! این را گفتیم که بقیه حساب کارشان را بکنند.
مطلب مرتبطی یافت نشد.