سعید حجاریان که در ایران به مغز متفکر اصلاحات مشهور است، برای من همیشه شخصیت جالبی بوده است. مدتها نوشتههای او را میخواندم بدون اینکه به یک نکتهی بسیار آشکار توجه داشته باشم. سعید حجاریان مرتب و مکرر در جملاتش از کلمات و تعابیر لاتین استفاده میکند (کار نداریم درست تلفظ میکند یا غلط) و بعد سعی میکند، در گاهی اوقات البته، که معادل آن را هم ارایه کند. این ماجرا اصلاً این گونه نیست که صرفاً در مورد تعابیر تخصصی و کلماتی باشد که معادل ندارند یا معادل مناسبی ندارند. حجاریان حتی وقتی میخواهد بگوید: «خوشبینم» میگوید: «اپتیمیست هستم!» به نظرِ شما معنی این کار چیست؟ کاش کسی یک بار به او بگوید: آخر مگر مجبوری این همه کلماتِ عجیب را به کار ببری؟ این مایه فضلفروشی یعنی چه؟ مگر دیگران بلد نیستند این کار را بکنند؟ فقط یک بار نگاهی به سخنرانیها، مصاحبهها و نوشتههای او بکنید تا متوجه منظورم بشوید.
مطلب مرتبطی یافت نشد.