میزانِ توانمندیِ آکادمیک

حسین درخشان امروز یادداشت درخشانی نوشته است (جدای از نثر و ادبیاتش) درباره‌ی زبان انگلیسی. به اعتقادِ من نکات بسیار ارزشمندی دارد این نوشته که امیدوارم سرمشق کارِ کسانی قرار بگیرد که حقیقتاً عزمِ کارِ جدیِ آکادمیک دارند. مطلبی که مدتی پیش با عنوان تهی‌دستیِ فقیهان نوشتم، با رنجش عده‌ای از دوستان مواجه شد بدون اینکه به گوهرِ سخنِ من توجهی داشته باشند. البته هنوز بر همان مواضعِ پیشین هستم درباره‌ی اهمیت و جایگاهِ زبانِ انگلیسی. اگر از هیچ کس نگویم، برای خودِ من حداقل، دانش انگلیسی بازوی بسیار توانمندی برای حرکت و پویاییِ عملیِ من بوده است. به نظرِ من داشتنِ دانشی عمیق و تسلط بر زبانی دیگر به مثابه‌ی داشتن پنجره و روزنه‌ای به جهانی دیگر است. متأسفانه اهمیت این موضوع در ایران یا درک نشده است و یا برای آن اهتمامِ کافی نمی‌شود. یک بارِ دیگر هم این را گفته‌ام که نباید کم‌کاری یا بی‌میلی خود را در فراگیری خوبِ زبانِ انگلیسی به بهانه‌ی مختلف توجیه کرد و مدافعه جویانه تنها فرافکنی کنیم. جالب بود که وقتی آن مطلب را نوشته بودم، خواننده‌ای به چند مطلب قبل رجوع کرده بود و متنِ نقدِ کتاب مرا که برای درسِ دانشگاه نوشته بودم، خط به خط خوانده بود که ایرادی در آن بیابد و بگوید که شما هم وضعِ دانشتان پریشان است! عجب این بود که اشتباه بسیار واضحی را که غلطی تایپی بود به راحتی به میزان سوادِ من مرتبط کرده بود و گمشده‌ی خود را یافته بود! خلاصه کنم که جای دریغ است که همگی گرفتار قید و بندهای ذهنی یا موانعی جدی در ضمیرمان هستیم که به هر شیوه‌ای ضعف یا نقصانِ خود را توجیه کنیم. امیدوارم روزی مسئولی یا مقامی به جدیت این ماجرا پی ببرد و دریابد که از این رخنه چه ضربه‌های بزرگی به برتری علمی ما ایرانیان خورده است.

بایگانی