مردمسالاریِ عجیب

بحثِ نزاعِ تمدن‌ها و اسلامِ سیاسی موضوع سخنرانی‌های دیروز و امروز کلاس بود. وقتی که درباره‌ی دموکراسی و رأی‌گیری صحبت می‌کردیم، بچه‌های آمریکایی کلاس تصویر بسیار جالب و واقع‌گرایانه‌ای از جامعه‌ی آمریکا و دموکراسی در آن ترسیم کردند.
جامعه‌ی آمریکا به اذعانِ خود آمریکایی‌ها شناختی بسیار سطحی و ضعیف از جهان اطراف دارد. اصلاً برای آمریکاییان مهم نیست که خارج از مرز‌هایشان چه می‌گذرد. برای آنها امنیت و رفاه داخلی‌شان مهم است. روزنامه‌ها و رسانه‌ها هم جز در موارد استثنایی اخبار جهان را به ندرت پوشش می‌دهند. رأی دادنِ آنها هم جالب است. نسبت پایینِ مشارکت آمریکایی‌ها در رأی‌گیری هم نکته‌ی دیگری است.


وقتی برای کلاس توضیح می‌دادم که روند انتخابات و رأی‌گیری از ابتدای انقلاب چگونه بوده و دو انتخابات اخیر تا چه اندازه اعجاب‌آور بوده است، برای کلاس بسیار جالب بود که بداند در همین روزهای اخیر شورای نگهبان و محافظه‌کاران از فرستادن نمایندگانِ اصلاح‌طلب فعلی به مجلس اظهار تویه و ندامت کرده‌اند و آن اندازه شدیداللحن با لایحه الحاق به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان برخورد کرده‌اند.
پیکره‌ی سنتی و بزرگ روحانیت پس از اینکه مردم ایران به شیوه‌ای بسیار نادر و استثنایی در طول تاریخ ایران، حال به هر دلیلی، خاتمی را با آن رأی بالا انتخاب کردند و مجلسیان دولت اصلاحات را روانه‌ی شورا کردند، اکنون با دستپاچگی تمام مجلس را به توپ بسته‌اند تا در آستانه‌ی صدمین سالِ مشروطه، پرچمِ شیخ فضل‌الله را بر در مجلس بیاویزند.
امروز بقیه دانشجویان با چشم‌هایی گشاد به روایت انتخابات و مجلس در ایران گوش می‌دادند و همگی حیران مانده‌اند که بالاخره دموکراسی برای ایرانیان چه معنایی دارد. جامعه‌ی ایرانی از عجیب‌ترین و پیچیده‌ترین جوامع جهان است. زیر باران فتنه و در طوفانِ بلا، باز هم نسل ایرانیان، نه نسلِ روحانیان، همیشه گوهرهای ارجمند خود را تولید می‌کند. ایران سرزمین امید است. ایران مطلعِ خورشید است حتی اگر گلوی خورشید اسیر پنجه‌ی شب باشد. خورشید طلوع خواهد کرد. این همه نزاع و چالش و فراز و نشیب همگی نشان از گشایشی قریب دارد:
کار چون بسته شود، بگشایدا!

بایگانی