تو انتهای حقیقت
حدیثِ اتمامی
برای عشق و وفا در کشاکشِ تردید.
پس از تو عشق دگر واژهای است بیمعنا.
تو آخرینِ رسیدن به هر چه تفسیری
ز نور و آینه و آب و مهر ورزیدن!
عبور از تو در این تنگنایِ بیتأویل
کلامِ تلخِ جدایی است؛ نقطهی تحریف!
کتابِ قدسیِ مهرِ مرا اگر زین سان
به دستبردِ جفا در زمانه بسپارند
پس از تو نامِ وفا را ز دفترِ هستی
قلم گرفتن باید تا قیامِ هر چه قلم!
از این کرانهی تردید و ظلمتِ مغرب
اگر چو خورشیدی
بر آسمانِ نگاهم رُخت نیفروزد،
سیاهقرنِ تباهی شکفته خواهد شد!
مرو که بی تو جهان میرود به تاریکی!
تمامِ ایمانم
به عشق و پاکی و امید و راستیها هم
غروب خواهد کرد!
«انتهای غزلها» را مهرداد شوقی به خطّ مهر نوشته است. این شعر با آن شعر تفاوتِ زیادی دارد، اما گویا حضرتِ دوست آن یکی را بیشتر میپسندد.
مطلب مرتبطی یافت نشد.