قیامتِ صغرا!

امروز صبح وقتی که داشتم برای ماه‌منیر وبلاگش را راه می‌انداختم، به آفتی دچار شدم که اول از همه اعصابِ خودم را خرد کرد و بعد هم به گمانم (اگر بقیه تا به حال فهمیده باشند) حال آنها را گرفت. فعلاً که وبلاگ به همین حالِ پریشانِ فعلی در آمده است. صبور باشید تا راهش بیندازیم.
دارم راه حل ساده‌ای برایش پیدا می‌کنم. فعلاً که از ارباب اینترنتیه و پدران معنوی وبلاگ دستی با یاری و چشمی به عنایت نرسیده است الا یکی دو اشارتِ گره‌ناگشا از سوی احسان.


تا ساعاتی چند مشغول تماشای بازی‌های من با این صفحات باشید تا باز این خرابه‌ی ما به سامان آید. به گمانِ من این واقعه را حکمتی بود شگرف که درست در هنگام زادروز وبلاگ ماه‌منیر ما را به فکر تدابیری امنیتی انداخت. برای ماه منیر می‌گویم که غمناک نباید بود؛ شاید که چو وابینی، خیر تو و ما همگی در همین باشد. مبادا که غباری از غصه بر دلِ نازکت نشیند!

بایگانی