بازی بی‌بی‌سی با وبلاگستان فارسی و ملوانان زندانی

شبکه‌ی خبری ۲۴ ساعته‌ی بی‌بی‌سی همین الآن با آدمی مصاحبه کرد به نام «شهرام خلدی» درباره‌ی قضیه‌ی ملوانان انگلیسی بازداشت شده در ایران و انعکاس آن در وبلاگستان. علی‌الظاهر، بنا به روایت گوینده‌ی خبر، ایشان مدرس زبان فارسی در منچستر است و وبلاگ‌نویس.

آقای خلدی تا توانست تخیلات‌اش را به اضافه‌ی باورهای شخصی‌اش درباره‌ی وبلاگستان فارسی را به خورد مخاطبان بی‌بی‌سی داد. آقای خلدی چنان تصویر سیاه و تلخی را از وبلاگستان فارسی ارایه کرد که اگر کسی نداند گمان می‌کند دیگر هیچ‌کس در ایران جرأت وبلاگ‌نویسی ندارد یا اگر وبلاگ‌ بنویسد و سخنی خلاف سلیقه‌ی حاکمیت بگوید فردا سر از اوین در می‌آورد. محض نمونه حضرت‌شان فرمودند که محدودیت‌های بسیار زیادی برای وبلاگ‌نویسان در ابراز آزادانه‌ی عقیده‌شان هست از جمله این‌که باید وبلاگ‌های‌شان را ثبت کنند! تو را به خدا می‌بینید یک آدم چقدر می‌تواند پرت باشد و چگونه روایت‌ها را واژگونه کرده و مصادره به مطلوب کند؟ آقای خلدی مثل این‌که از سابقه‌ی اعتراض‌های همین وبلاگ‌نویسان ایرانی داخل به طرح سامان‌دهی کذایی و شکست‌ خوردنِ آن طرح بی‌سر و ته بی‌خبر است و نمی‌داند که کار به جایی کشید که خود وزارت ارشاد وبلاگ‌نویسان را از ثبت وبلاگ‌های‌شان معاف کرد (به این می‌گویند موج‌سواری برای تبلیغات و نام‌آور شدن). هیچ کس نمی‌گوید وضع وبلاگستان ایران گل و بلبل است، اما هر چه باشد این قدر مزخرف و افتضاح که حضرت آقا توصیف کردند نیست. دروغ هم می‌خواهید بگویید دروغ شاخ‌دار نگویید.

آقای خلدی می‌گوید عده‌ای از کسانی که جلوی سفارت انگلیس تظاهرات می‌کنند کسانی هستند که بورسیه‌ی تحصیلی از جمهوری اسلامی ایران می‌گیرند تا برای تحصیل به انگلیس بیایند! تو را به خدا منطق و استدلال آقای خلدی را ببینید. واقعاً آدم حیران می‌ماند که این آقای خلدی از خواب اصحاب کهف بیدار شده است یا بی‌بی‌سی واقعاً‌ به سرش زده است که شهرام خلدی را به عنوان نمونه‌ای خوب از وبلاگستان ایرانی به مخاطبان‌اش معرفی می‌کند. کاش یک بار دیگر نشان‌اش بدهند یا لینک فیلمی از آن موجود باشد تا بفهمید و ببینید آقای خلدی چه دسته گلی به آب داده است.

من هر چه در گوگل جست‌وجو کردم به یک وبلاگ رسیدم که متعلق به «شهرام خلدی» نامی است و این وبلاگ‌ هم از ۲۲ اکتبر ۲۰۰۶ (با ویرایش در ۹ نوامبر ۲۰۰۶)‌ به روز نشده است. کس دیگری اطلاعات تازه‌ای درباره‌ی این پدیده‌ی مشعشع تاریخ وبلاگ‌نویسی زبان فارسی که نماد درخشانِ وطن‌دوستی و صداقت و راست‌گویی و بی‌عیب و علت و بدون پیش‌داوری است دارد؟

پ. ن. بی‌بی‌سی دیگر رسماً به هذیان گویی افتاده است:
۱. یک بار می‌گویند ملوانان بازداشت شده، یک بار می‌گویند «ربوده شده» و مرتب هم این روزها دارند می‌گویند «گروگان گرفته شده». چیزی به اسم «زندانی» معنی ندارد از نظر این‌ها.
۲. گوینده می‌گوید عکس‌های تازه‌ی ملوانان در خبرگزاری نزدیک به «سپاه پاسدارن» منتشر شده است. کسی خبر دارد «خبرگزاری فارس» چه قرابتی با سپاه دارد؟ تا جایی که ما می‌دانستیم «فارس» به قوه‌ی قضاییه نزدیک بود نه به سپاه. کسی می‌تواند توضیح تازه‌ای بدهد؟
۳. اوج فاجعه این‌جاست که چهره‌ی حسین شریعتمداری را به عنوان صاحب‌نظر در تلویزیون بی‌بی‌سی نشان بدهند! از طرفی یکی مثل شهرام خلدی را با آن حرف‌های بی‌سر و ته نشان می‌دهند و از طرفی یکی مثل شریعتمداری را که روش و منش و اخلاق‌اش برای تمام عالمیان شناخته شده است نشان می‌دهند (واقعاً لازم است درباره‌ی شریعتمداری توضیحی بدهم؟!). حدِ میانه، اعتدال و دیپلماسی انگار دارد از میان می‌رود.

انگار هم در ایران و هم در این‌جا رسانه‌ها می‌خواهند به نزاع بیشتر دامن بزنند و قضیه را پیچیده‌تر کنند. ماجرا هر چه باشد، از هر دو سو نیاز به خویشتنداری و گفت‌وگو دارد. باز خدا خیرشان بدهد انگلیسی‌ها را که این قدر دارند روی حرف‌های لاریجانی مانور می‌دهند و از آن استقبال می‌کنند. کاش رسانه‌های ما در ایران هم به جای شلوغ‌بازی و متشنج کردن وضعیت اندکی خویشتنداری پیشه می‌کردند و بیشتر مراقب حرکات و سخنان‌شان بودند. خدا می‌داند این شاخ و شانه کشیدن‌ها و خط و نشان‌ها کی تمام می‌شود!

پ. پ. ن. امروز یکی از همکاران‌ام در اداره می‌گفت که یکی از شبکه‌های تلویزیون (شبکه‌ی چهار گمان کنم) خبری را آورده بود که ملوانان انگلیسی هنگام دستگیری در آب‌های ایران بوده‌اند. ظاهراً دعوا بر سر این‌که این‌ها در آب‌های ایران بوده‌اند یا نبوده‌اند، هنوز ادامه دارد و نمی‌شود با قاطعیت گفت کدام یک درست می‌گویند، اما درد این‌جاست که خیلی از ما ایرانی‌ها علی‌الاصول حاکمیت ایران را همیشه متهم می‌بینیم حتی در وقت‌هایی که کارِ درست را انجام بدهد! حال به فرض این‌که این‌ها در آب‌های ایران هم بوده باشند، عده‌ای همیشه می‌گویند ایران بیخود کرده این‌ها را گرفته است!‍ این دسته از آدم‌ها دیگر نوبر سیاست و ادراک‌اند.

بعد التحریر: آقای خلدی در وبلاگ‌شان به یادداشت من واکنش نشان داده‌اند و درباره‌ی اعتراض من یادداشتی نوشته‌اند. از ایشان سپاسگزارم که دغدغه‌ی روشن ساختن موضع‌شان را دارند. من هم در ذیل همین مطلب مختصری در پاسخ نوشته‌ام. اما همچنان با بعضی از نکات ایشان مخالف‌ام و به تفصیل در همین وبلاگ قبلاً درباره‌ی دیدگاه خاص‌ام توضیح داده‌ام: من وبلاگستان را حزبِ سیاسی نمی‌دانم.

بایگانی