این هم روز سوم و آخر ما در پاریس. از خواب که پا شدیم، قدم زنان تا ایستگاه له دفانس رفتیم و سوار شدیم تا شارل دوگل اتوال. دو سه ساعتی را به خرید گذراندیم. برای ناهار هم رفتیم مکدونالد. نکتهی جالباش این بود که مکدونالد اینجا کردیت کارت قبول میکند! فاتح شدیم بالاخره! لندن که باشی، همه جا ناچاری پول نقد بدهی. بعد از ناهار سلانه سلانه برگشتیم به اتوال و رفتیم به سمت مونمارتر (به قول خودشان مونمقتر!). مستقیم از ایستگاه (انوِق بود؟) رفتیم بالا انگار که داریم از دماوند صعود میکنیم. یک کلیسای بسیار خوشگل و سرشار از معنویت آن بالای قله است که اشک آدم را در میآورد. بعداً دوباره دربارهاش مینویسم و عکسها را هم جداگانه میگذارم.
از مونمارتر آمدیم پایین و قدم زنان رفتیم به سمت ایستگاه که برویم گق دو نوقد (همان ایستگاه مرکزی که قطارهای یورواستار میروند آنجا). قرار بود پنج آنجا باشیم ولی ما چهار و ده دقیقه رسیدیم. چیزکی خوردیم تا پنج شد. نیم ساعتی از قرار گذشت و دوستانی که با آنها قرار داشتیم به قرار نرسیدند. هر چقدر هم تلفن زدیم پاسخی نبود که نبود. تا حدود شش در همان ایستگاه پرسه زدیم و بالاخره تصمیم گرفتیم برگردیم. الآن خسته و هلاک برگشتهایم هتل و داریم از حال میرویم دیگر. قسمت نبود دوستان را ببینیم. اگر زنده ماندم تا دو ساعت دیگر عکسها را میگذارم و گرنه باشد تا بعد (شاید تا فردا). مشاهدات دیگر را حتماً بانو خواهد نوشت.
مطلب مرتبطی یافت نشد.