مغ‌نامه – ۳

گفتم: «همه پیر انتخاب می‌کنند، تو هم رفتی پیر انتخاب کردی! انگشت به لانه‌ی زنبور می‌کنی با این کارت».
گفت:‌ «اتفاقاً تمام نکته‌اش همین‌جاست. اگر از این پیرهای مرسوم و معروف به نام را به مرشدی گرفته بودم، به مرادی نمی‌رسیدم. وقتی پیرِ‌ تو به اسم و رسم مسلمان باشد، یعنی دایره‌ای کشیده‌ای و هر که را خارج از آن دایره باشد، در وادی ضلالت می‌دانی. اما با این پیرِ گریزپا که سر بر آستان هیچ دولت و ملت فرود نمی‌آورد و معروف به خرقه و لقب نیست، یعنی اسرار خدا را می‌توان همه جا یافت:
گر پیرِ مغان مرشد من شد چه تفاوت؟
در هیچ سَری نیست که سِرّی ز خدا نیست!»
. . . و چه راست می‌گفت.

بایگانی