پلیدکاری اهل خشونت

مدتی است که از فاجعه‌ی تاسوکی گذشته است. چندی پیش خبرنگار روز با سرکرده‌ی گروگان‌گیران مصاحبه کرده بود. اخیراً هم گویا بی‌بی‌سی (در رادیو) کار مشابهی کرده است. اولی چنان با همدلی و مهر با قاتلان حرف زده که انگار آدم کشتن، فرق نمی‌کند آن آدم چه کسی باشد، قابل اغماض است یا بخشیدنی. من هم اول با خواندن آن مصاحبه‌ی روز خام شدم. اما وقتی آدم ته ماجرا را می‌بیند فقط بیشتر مشمئز می‌شود. آن‌ها که فیلم این جنایت را دیده‌اند می‌فهمند چه می‌گویم. هر چه که پشت ماجرا باشد، چه ریشه‌ی اصلی ماجرا قاچاق باشد و مواد مخدر یا محرومیت و تبعیض نژادی و مذهبی، هیچ کدام از این‌ها توجیه برای قتل آن هم به چنین شیوه‌ی فجیع و سبوعانه‌ای نیست. بدتر از همه و نفرت‌انگیزتر از آن این است که قاتلان هنگام کشتن یک انسان دیگر، نام خدا بر زبان جاری می‌کنند که روان هر انسان آزاده‌ای را می‌گزد. زشت‌تر و تلخ‌تر از این‌ها کار رسانه‌هایی است که قاتلانی را که دست‌شان به خون انسان آلوده است، طرف سخن قرار می‌دهند و با این کار برای آن‌ها منزلت و اعتباری ناخواسته می‌تراشند. نمی‌توان به پاس مصاحبه گرفتن از یک قاتل، مجیز او را گفت و لطفی را هم شامل حال او کرد. وقتی رسانه‌هایی چون روز و بی‌بی‌سی، خواسته یا ناخواسته دنائت و رذالت خون‌ریزی را تلطیف می‌کنند، بدا به حال مردم. به قول صاحب سیبستان، «تروریست را نمی‌توان به جای مبارز و آزادی‌خواه گرفت». نمی‌توان به بهانه‌ی این‌که یکی از حاکمیت فعلی ایران خوش‌اش نمی‌آید یا معترض است به آن، هر عمل خلاف انسانیت و وحشیانه‌ای را توجیه کند که احیاناً دل‌اش خنک شده باشد. ما پیش از این‌که هر گونه جهت‌گیری سیاسی یا دینی داشته باشیم، انسان هستیم. جان این انسان قداست دارد و با هیچ چیز قابل معاوضه نیست. در برابر قداست جان انسان‌ها حساس باشیم.

این ماجرای گروگان‌گیری و قتل البته ماجرای پیچیده‌ای است. نه می‌توان نقش نفوذهای آن سوی مرز در پاکستان و القاعده را نادیده گرفت و نه می‌توان نقشِ جهت‌دهی‌های خارجی را فراموش کرد. فیلم را که ببینید، شباهتِ این رفتارها با نوع حرکت‌های گروگان‌گیری و قتل در عراق شباهت زیادی دارد. به هر روی، نکته‌ی مهم این است که تحت هیچ عنوان و به هیچ مستمسکی نمی‌توان چهره‌ی خوبی از کسی که مرتکب قتل می‌شود ارایه داد. جای هیچ بحثی نیست که بلوچستان منطقه‌ی محرومی است و رسیدگی به آن نمی‌شود و البته باید دولت را در قبال محرومیت و تبعیض‌ها پاسخگو دانست. اما هیچ یک از این‌ها توجیه‌گرِ تلطیفِ چهره‌ی کریه تروریسم و آدمکشی نیست. وقتی رادیوی بی‌بی‌سی (باز صد رحمت به شعور بخش آن‌لاین‌اش!) با این‌ها صحبت می‌کند، یعنی در درجه‌ی نخست به آن‌ها اعتبار داده و ناخواسته به شیوه‌ی پلیدِ آن‌ها مشروعیت داده است. به گمان من هم روز و هم بی‌بی‌سی یک عذرخواهی بزرگ به ملت ایران و به تمام آزادی‌خواهان صلح‌جو بدهکارند. برای این خبط بزرگ هیچ توجیهی وجود ندارد.

مطالب مرتبط:
فیلم فاجعه‌ی تاسوکی (انتخاب)
مصاحبه‌ی روز با قاتلان
ترور نشانه‌ی سرطان است (سیبستان)
«تحت اشراف» (یادداشت معترضانه‌ی بهنود)

بایگانی