به راهنمایی لینک کاتب کتابچه به مصاحبهی محمد رضا نیکفر رسیدم که گفتوگویی معقول و منصفانه بود اما واپسین سئوالاش برایام حیرتآور بود که چگونه کسی که این اندازه توغل در فلسفه کرده است، این قدر بیپروا سخن میراند. نیکفر بعد از اشاره به دکتر سروش و رد سخن او چنین میگوید:
«او نیز مثل بقیه دینیاندیشها فکر میکند سکولاریسم هم نوعى مذهب است و به خاطر الگوهاى ذهنى خود ماجراهایى از قبیل ماجراى کاریکاتورها را به صورت نوعى درگیرى فرقهاى تعبیر میکند. او از تقابل “آتش آزادی” و “آتش غیرت” سخن گفته است. این، سخنى ساختگى است. صحنه تاریخ از تقابل غیرت دینى با غیرت دینى خونین شده است. تاریخ سرشار از جنگ مذهبهاست، خاصه جنگهاى درون دینها. مسلمانان بیشتر به دست خود مسلمانان بر خاک افتادهاند. آزادی، آتشزننده نیست. آزادى است که ما را به ادراک رعایت دیگرى میرساند. رعایتى که تکلیفِ کور نباشد، عین آزادى است. کسى که به درک حضور و وجود دیگرى یعنى به رعایت و گذشت نرسیده است، دچار تعصب در آزادیخواهى نیست؛ او هنوز پا به مرتبه آزادى اندیشیده و اخلاقى نگذاشته است.»
کاری ندارم که سخن سروش تا چه اندازه ربطی به حرف نیکفر دارد، سروش خود بهتر میتواند از حرفاش دفاع کند. اما در این میتوان چون و چرا کرد که یعنی چه که سکولاریسم نوعی مذهب نیست؟ سکولاریسم مذهب نیست، آری، اما میتوان از آن مذهب ساخت و مذهب هم از آن ساختهاند و اتفاقاً نوع واکنشهایی که در برابر نقد یا حمله به سکولاریسم دیده میشود از جنس همان واکنشهای مسلمانان افراطی است. پس میتوان از سکولاریسم مذهب ساخت و به آن قداست داد. باز من نمیفهمم که «آزادی، آتش زننده نیست. آزادی است که ما را به ادراک رعایت دیگر میرساند». من عمیقاً به این برداشت نیکوی نیکفر حرمت مینهم، اما خطا اینجاست که به همان اندازه که مسلمانی افراطی به تفسیر و برداشت انسانی و صلحآمیز من از اسلام وقعی نمینهد، تندروی افراطی غربی هم که زیر لوای آزادی بیان سینه میزند، به این آرمان پاک نیکفر حرمت نمینهد. درست است که رعایتی که تکلیف کور نباشد، عین آزادی است. اما آزادی کور هم میشود عین بیرعایتی! این حکمی شتابزده و افراطی است که بگوییم «مثل بقیهی دینیاندیشها» او هم فکر میکند سکولاریسم نوعی مذهب است. در درجهی نخست، نیکفر حکمی کلی بر همهی «دینیاندیشها» (که نمیدانیم تعریف دقیقاش از نظر او چیست) میراند و سپس میگوید آنها سکولاریسم را نوعی مذهب میدانند. اگر خودم را «یک نفر» از کسانی بدانم که دین برایاش مهم است و مرتب دغدغهی سلامت آن را دارد، باور قوی من این است که سکولاریسم مذهب نیست، اما میتواند مذهب بشود و شده است. سکولاریسم هم مانند اسلام، قابل تفسیر است و میتوان اقسام برداشتها را در آن داخل نمود. هرگز باور ندارم که روزی در کرهی خاکی، اندیشهای، نظریهای، نظامی بیاید که به طور عینی تمامی ابعاد و زوایایاش را برای همه تقریر کرده باشند و راه هر گونه سوء استفاده و سوء برداشت (اگر درست باشد که بگوییم «سوء») را مسدود کرده باشند. همین سخنان نیکفر خود بهترین گواه است که در پس ذهناش نوعی مذهب مقدس از سکولاریسم ساخته است.
مطلب مرتبطی یافت نشد.