چراغانی شب

بیا ساقی شبِ ما را چراغان گردان
خزانِ خاطرِ ما را بهاران گردان…

بنوشان یارا
از آن می ما را
که در جانِ مشتاقان شرار اندازد
گذار دل در کوی نگار اندازد

که بگویی: «ما کارک خویش با تو بردیم به سر / دست افشانان برون گریزیم ز در» و بگویی که«فُزتُ وربّ الکعبه». شادی از این عظیم‌تر؟

بایگانی