یک بار دیگر این را نوشته بودم که جان کین تحقیق مفصلی کرده است که دموکراسی انجمنی (آن نوعی که در آتن معمول بوده است) (assembly democracy) مطلقاً ابداع آنها نیست. دوستی پرسیده بود یا گفته بود که حالا چه خاصیتی دارد بیاییم تحقیق کنیم که ریشهی آن نوع دموکراسی اساساً آتن نبوده است و مثلا بینالنهرین و ایران و عراق و سوریهی امروزی بودهاند؟ نکتهی مهماش این است: آتنیها «دموکراسی» را نشان برتری خود میدانستند و خود را به خاطر «ابداع» دموکراسی بالاتر از «وحشی»های پارسی و بینالنهرینی میشمردند. و این تحریف بزرگ تاریخ همچنان باقی است تا به جایی که هنوز «غربی»هایی که خود را میراثخوار یونان میدانند، گمان میکنند که این دستیافت بشری در مغرب زمین روییده و بالیده است و اساساً آن نیمهی «وحشی» (بخوانید «تروریست» و «مسلمان» دنیا) توانایی خلق چنین پدیدهای را نداشته است و در مخیلهی آنها هم نمیگنجیده که چنین نظامی را پدید بیاورند! کوتاه سخن اینکه همان تصوری که از پارسیهای آن روز در برابر آتنیها «وحشی» میساخت، امروز هم در برابر «آمریکا»، مسلمان و تروریست میسازد. تذکر اینها ضروری است که فردا یکی به غلط مدعی نشود اساس و ریشهی دموکراسی در آتن بود و به همین دلیل است که آنها بر سایر اقوام بشری برتری دارند!
مطلب مرتبطی یافت نشد.