۱
کلمات قصار روزِ بارانی
وبر میگويد: «سه نوعِ خالص اتوريته وجود دارد…». کارل فريدريش نوشته است که مدرنيت هم خودش نوعی سنت است و اصلاً مدرنيت بر ساخته از سنت است و عادت روزگارِ ماست که با طعنه و تحقير از سنت در برابر مدرنيت حرف بزنيم… بانو دارد همزمان از تلويزيون و کامپيوترش مسابقهی بسکتبالِ المپیک تماشا میکند. حالا دیگر داشت تماشا میکرد. کرکرهی هر دو تا را کشيد پايين و رفت. پنجرهی روبروی من، يعنی در بالکن، شيشهاش مدام دارد میگريد. قطرههای اشکاش ساعتهاست از روی صورتاش فرو میغلتد. من میخواهم هانا آرنت بخوانم. غرق شدهام در نوشتههای کلاسيک و سنتی. تازه فهميدهام که فيليپ ريف حرف چندان مهمی در نقد وبر نگفته است. کتاباش حوصلهی آدم را سر میبرد. میروم باز هم درس بخوانم. شايد فرجی شد!
[پراکندهها] | کلیدواژهها:
عجیبهها! وبلاگ نویسی میفرمایید قربان.