تأملات زودهنگام و چشم‌انداز دور تازه‌ی اعتراض‌ها

قاعده این است: رسانه‌ای مستقل و آزاد که در جهت منافع قدرت مسلط سیاسی حرکت نکند وجود ندارد. هر خبری که از هر جایی می‌رسد، به تعبیر دقیق، خبری «قاچاقی» است! در هیچ یک از اعتراض‌هایی که پس از انتخابات رخ داد، نه پیش از اعتراض‌ها و نه در ساعت‌های اولیه، هیچ کس تصور دقیق و روشنی از این‌که چه اتفاقی ممکن است بیفتد، نداشت. حتی تظاهرات میلیونی ۲۵ خرداد چیزی که دور از انتظار حتی رهبران جنبش بود. اعتراض‌ها یک خصلت مهم و ارگانیک پیدا کرده‌اند: آن‌ها در متن واقعه و در بطن جریان‌ها شکل می‌گیرند و جهت‌شان را خودشان در لحظه معین می‌کنند.
با این مقدمه و حتی با توجه به بعضی از گزارش‌هایی که از حضور گسترده‌ی مردم در اعتراض‌های امروز می‌شنوم و می‌خوانم – که بعضی می‌گویند جمعیت از ۲۵ بهمن بیشتر بوده است – فکر می‌کنم که کلید دور تازه‌ای از اعتراض‌ها زده شده است و شالوده‌ی مقاومتی طولانی ریخته شده است. امروز نه قرار بوده است و نه قرار هست که روز آخر این جنبش باشد. حاکمیتی که نزدیک به دو سال پس از انتخابات – و سال‌هایی طولانی پیش از آن – رفتاری فرعون‌وار داشته است و چنان در خیره‌سری و بی‌خردی سخت‌سر شده است که حتی به منافعِ خودش هم نمی‌اندیشد، بعید است به این سادگی در برابر خواسته‌ی مردمی که مثل او نمی‌اندیشند، عقب‌نشینی کند. ارزیابی من دست کم این است. این بساط زبان گفت‌وگو را نمی‌فهمد و روز به روز تمام روزنه‌ها و پنجره‌های سخن را می‌بندد و زبانی جز زبان خودش برای‌اش بی‌معناست. در نتیجه، «امروز نه آغاز و نه انجام جهان است». امروز تنها یک قطعه از پازل بزرگ جنبش سبز است و روزهای بسیار دیگری هم از راه خواهند آمد که آرام‌آرام پرده از عزم و اراده‌ی مردم برخواهد داشت.
من هم‌چنان به صبر و استقامت مردم ایمان دارم و هرگز از پست و بلند این راه دلسرد نمی‌شوم:
به شاهراه طلب نیست بیم گمراهی
که راه با قدم رهنورد می‌آید
اعتراض‌های تازه فصل جدیدی در تاریخ جنبش سبز باز کرده است. نکته‌ی مهم این است که فرسایش و ریزش بر خلاف تبلیغات گسترده و زهرآگین حکومتی، بیشتر در آن سوی خاکریز جنگ حکومت، پشت سیم‌های خارداری که برای حفاظت قدرت‌شان کشیده‌اند و داخل اردوی از هم گسیخته و آشفته‌شان رخ می‌دهد.
بایگانی