ابطحی وبلاگ‌نویس: پدیده‌ی عالم وبلاگ

امروز یادداشت سعید حنایی کاشانی را می‌خواندم درباره‌ی اظهارات ابطحی درباره‌ی وبلاگ‌نویسی که در بی‌بی‌سی (وبلاگ‌نویسی در ایران)‌ منتشر شده بود. گویا سعید عزیز بدون اعتنا به اصل ماجرا تنها قصد داشته است جوری گریبان ابطحی را بگیرد بلکه از او مچ‌گیری کند. نوشته‌ی سعید (آخوند،‌ آخوند است . . .)‌ بیش از این‌که به نفس پدیده‌ی وبلاگ‌نویس شدن یک آخوند که در پیکره‌ی حاکمیت جمهوری اسلامی است توجهی داشته باشد، تنها خود را سرگرم پیدا کردن غلط‌های املایی و انشایی ابطحی کرده است و از همان ابتدای سخن عیوب او را نشان داده است. حقیقت امر این است که وبلاگ‌نویسی ابطحی جهات بسیار مهم‌تری دارد و تأکید کردن بر خطاهای املایی و انشایی تنها پاک کردن صورت مسأله است. نخست این‌که می‌دانم تقدم ابطحی در منتشر شدن مطلب‌اش، به خاطر آخوند بودنش نیست بلکه تنها از این روست که در میان افرادی که دعوت به این کار شده‌اند او نخستین کسی است که مطلب‌اش را آماده کرده و سریع فرستاده است. دیگر این‌که تصور رایج اغلب روشنفکران ما این است که آخوندها لزوماً از مدرنیته به دور هستند و اصولاً مدرنیته را با تعاریفی ارایه می‌کنند که خود واجد تناقضات غریبی است که نه با تاریخ ظهور و شکل‌گیری مدرنیته و نه با واقعیت‌ها موجود در جهان به اصطلاح مدرن سازگاری و سنخیت دارد. وبلاگ‌نویسی ابطحی کاری است مدرن و امروزی. ممکن است ابطحی در تمام شئون زندگی مدرن نباشد (اصلاً چه کسی گفته است که مدرن بودن لزوماً خوب است و باید برای‌اش به به و چه چه کرد؟!)، اما کاری کرده است که بسیاری از روشنفکران به اصطلاح مدرن ما نکرده‌اند. شماری از روشنفکران ایرانی ما برج عاج نشین هستند و همه را نادان فرض می‌کنند و خود را واجد علوم اولین و آخرین می‌شمارند. ابحطی هر حرفی که درباره‌ی خودش بزند، چه خوب باشد چه بد، چه متکبرانه و خودخواهانه باشد و چه متواضعانه،‌ به هر حال کاری کرده است که خود را در منظر و مرآی خلایق نهاده است و این شأن مهم کار اوست. سزاوارتر این بود که نویسنده‌ی فل‌سفه، که باید در کار زایل کردن نادانی باشد، به جای کار ملانقطی، تحلیلی منطقی و واقع‌بینانه می‌نوشت تا نوشته‌ای عیب‌جویانه و پر از طعنه. ابطحی برای من آدم با مزه‌ای است. همین. ابطحی نماد روشنفکری دینی نیست. فیلسوف هم به شمار نمی‌رود. آدمی است که کار سیاست می‌کرده،‌ آخوند هم هست و حالا دارد وبلاگ‌ می‌نویسند. برای من همین کفایت است.


مطالب مرتبط:
وبلاگ:‌ رسانه‌ی اطلاع‌رسان یا نظررسان (مسعود بهنود)
سه سال وبلاگ ایرانی (حسین درخشان)

بایگانی