نوشته بودم که هر بار به ایران میروم بیشتر میبینم که پایههای اخلاق در جامعه سستتر میشود. جامعهی اخلاقی یعنی جامعهای که مردم در آن برای راستی و درستی و دیندار بودن و اخلاقی بودن، به تکلف و زحمت نیفتند. جامعهای که مظلوم برای احقاق حقاش ناچار باشد به شیوههای غیر اخلاقی دست بزند، جامعهای است که از درون پوسیده است و ارکانِ اخلاقیاش مدتهاست که سست شده است. جناب وزیر به جای پرتاب کردن توپ به میدان مدعیاناش، خوب است فکر کند چه شده است که چنین شده است؟ چه شده است که دانشجو، آن هم دانشجوی دختر، ناگزیر است در دانشگاه به چنین روشی متوسل شود تا حقاش را بستاند؟ وزیر محترم از کجا اطمینان دارد که دهها دختر دیگر به شیوههای مختلف در دانشگاههای مختلف کشور قربانیِ همین بیاخلاقیها نشدهاند؟ (لابد ایشان اتفاقات دانشگاه همدان، مرگِ زهرا بنییعقوب را فراموش نکردهاند). اینها که خودِ جناب وزیر به درستی میگوید «در سطح بینالمللی مطرح» شدهاند، آشکار است که به بیرون «درز کردهاند» و گرنه بعید بود خودِ دستگاه خبررسانی و قضایی ما با قاطعیت و شفافیت با آنها برخورد کند!
اما چرا؟ خوب است جناب وزیر و همهی مسئولان کشوری نفسِ خود را پیش خدایشان حاضر کنند و از خود بپرسند که چرا در رسانههای کشورِ ما همیشه ایران کشوری است پاک و پاکیزه که از در و دیوارش تقوا و پارسایی میبارد، چرا در آن فقر و فحشا اصلاً وجود ندارد؟ چرا در آن اعتیاد اصلاً وجود ندارد؟ چرا در آن تجاوز و تعدی به حقوق زنان وجود ندارد؟ چرا در آن حقوق کودکان ضایع نمیشوند؟ چرا در آن مسئولان هرگز از اسباب قدرت سوء استفاده نمیکنند؟ (چرا احیاناً اگر هم سوء استفادهای از قدرت رخ میدهد از طرف جناحِ سیاسی رقیب و مخالف و مدعی شماست و شما همیشه دامانتان پاک است؟) چرا وقتی مسئولان از قدرتشان سوء استفاده میکنند، هیچ کس خبری از محکومیتِ آنها در رسانهها نمیشنود و همیشه باید از رسانههای خارجی خبر رسوایی پارسایانِ ریاکار را شنید؟ چرا «دستگاه قضائی سردار زارعی را با قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد میکند و کسانی مثل خدیجه مقدم و شادی صدر و پروین اردلان را با قرار وثیقه صد میلیون تومانی و دویست میلیون تومانی»؟ قطعاً همین نابرابریها و برخوردهای دوگانه است که باعث میشود آن عده به آن روشِ به قولِ شما غیر اخلاقی و خلاف شرع دست بزنند تا مطمئن شوند صدایشان به گوش کسی میرسد. کاش پشتتان از تصورِ روزِ حساب میلرزید و آن قدر شهامت داشتید که بگویید اینها در دستگاه تحت مسئولیتِ من رخ داده است و من شرمندهام و متأسف. کاش به جای حمله به کسانی که نقص و عیبِ دستگاه تحت ریاستتان را نشان میدهند، آن قدر تقوا داشتید که فکر میکردید که اینها همه نشانههایی است از ضعف و ناتوانی دستگاهی که دچار آشفتگی است. کاش صداقتِ این را داشتید که به جای فرافکنی، ابتدا گریبانِ خودتان را بگیرید و خودتان را متهم کنید. کاش آداب و اخلاق کشورداری و مدیریت را بهتر میدانستید! کاش!
مطلب مرتبطی یافت نشد.