شباهت‌های تاریخ و نعل وارونه‌ی قدرت

۱. فروکاستن نزاع‌های سیاسی به الگوهای تبیین کلامی و دینی، خطایی است که قدمِ نخستِ دامن زدن به خشونت بیشتر است. تشبیه کردن خود و هم‌فکران خود به پیشوایان خوش‌نامِ دینی و متهم کردن مخالفان خود به چهره‌های منفی و بدنام تاریخی، نه تنها کمکی به حل هیچ وضعیتی نمی‌کند بلکه حکایت از عزم جدی برای ایجاد شکاف بیشتر و رفتن به سوی رویارویی مستقیم است. در تمام این موارد البته می‌توان مجادله کرد و گفت آن‌که شما حسینِ وقت می‌خوانید، حسینِ وقت نیست و آن‌که یزید یا اموی می‌نامید به این دلایل یزید نیست و الخ. مشکلِ بزرگ جایی پیدا می‌شود که عده‌ای بدون هیچ پروایی کوشش می‌کنند تمام مفاهیم دینی، قرآنی، معنوی و اسطوره‌ای را خرج هدف کوتاه مدت خود کنند. برای من نشانه‌ی سقوط و زوال را جایی باید جست‌وجو کرد که یکی از طرفین دعوا این مفاهیم و معانی را به طور حداکثری هزینه می‌کنند و مطلقاً در پی مفاهیم مشترک و متفق‌ علیه دینی نیستند؛ برای آن‌ها، تمامِ دین در وجودِ خودشان و در منافع خودشان خلاصه شده است.

۲. تیتر فارس نیوز کوتاه و سرراست است: «قرآن در آتش فتنه‌گران سوخت». از تیتری که برای مطلب آمده است، با اندک آگاهی تاریخی و مذهبی، ذهن خواننده فقط به سوی یک ماجرا می‌رود: جنگ صفین! این البته چیزی نیست جز ناشی‌گری و دست‌پاچه‌گی دستگاه رسانه‌ای مروج خشونت که به این شیوه اسباب رسوایی خود را فراهم کرده است. شیعیان و پیروان علی بن ابی‌طالب خوب می‌دانند که سیاست معاویه دقیقاً همین بود: انگشت نهادن بر عواطف مذهبی پیروان علی برای شکستن صفوف آن‌ها. پاسخ علی روشن بود: «قرآن، پاره‌های کاغذ است؛ قرآن ناطق من‌ام. نگران قرآن کاغذی نباشید». معاویه با مداهنه در پی نفت ریختن بر آتش عواطف و احساسات عوام بود و البته نتیجه‌اش حکمیتی شد که با ساده‌لوحی ابوموسی اشعری و نیرنگ عمرو عاص منجر به توافقی به زیان علی شد. امروز، فارس نیوز به صراحت تمام مروج سیاست و ادبیات اموی است و همین رسانه است که مخالفان‌اش را «سبز اموی» می‌نامد! به یاد داشته باشیم که این تیتر فارس نیوز سرآغاز فتنه‌ای تازه است و کارناوال عاشورایی جدید.

۳. عاشورای امسال، عاشورایی است تاریخی که هرگز از حافظه‌ی ملت ایران پاک نخواهد شد. تمام فضایلی که دستگاه رسانه‌ای قدرت مدعی داشتن‌شان است، از میان‌شان غایب است. مدعیان حرمت نهادن به آیت‌الله خمینی بر سر ماجرای مشکوکی پاره شدن عکس بنیان‌گذار انقلاب که هرگز معلوم نشد جزییات ماجرا چه بود، مخالفان‌اش را متهم کرد و حاصل‌اش سازمان دادن راهپیمایی ناکامی شد که خودشان هم از پوشش رسانه‌ای و تصویری آن ناتوان ماندند. اما همین رسانه‌ها، از حمله‌ی سبوعانه به حسینیه‌ی جماران و شکستن شیشه‌های حسینیه‌ی آیت‌الله خمینی چشم فرو بستند. شکی نیست که حتی اگر یک نفر از پیروان جنبش سبز شیشه‌ای از حسینیه‌ی جماران شکسته بود، اکنون گروهی کفن‌پوش خیابان‌های تهران را می‌پیمودند و تهدید به تیغ برداشتن و حلقوم بریدن می‌کردند! کسی که فیلم حمله به جماران را ببینید و برخود نلرزد و از این هتک حرمت وحشیانه تکان نخورد، جداً باید در سلامت اخلاقی و روحی‌اش تجدید نظر کند.

۴. امروز چهار نفر در درگیری‌های عاشورا کشته شده‌اند و از جنازه‌ی کشته‌شدگان فیلم و عکس موجود است. پلیس مدعی است کسی کشته نشده است. سپس می‌گوید خبری به ما نرسیده است. قاعده این است که اگر زمزمه و شایعه‌ی قتل کسی طرح شود، وظیفه‌ی پلیس این است که به سرعت اقدام کند و در پی قاتل بگردد. این همه تعلل و گزارش نکردن و انکار چه معنایی دارد جز این‌که پلیس جایی واقع شده است که نمی‌تواند تصریح یا اقرار به کشته شدن عده‌ای در مراسم عزاداری امام حسین کند؟

۵. عکس‌های امروز از رویارویی مردم با نیروهای ضد شورش عبرت‌آموز است. جمعی از نیروهای امنیتی در گوشه‌ای گیر افتاده‌اند و مردم غیرنظامی در برابر آن‌ها سپر شده‌اند که کسی به آن‌ها آسیبی نرساند. طبیعی است که عکس این ماجرا امروز هرگز نمی‌توانسته اتفاق بیفتد. اگر قرار بود اتفاق بیفتد، این افراد با این ساز و برگ در خیابان‌ها در روز عاشورا حاضر نمی‌بودند.

بایگانی