ایران خورشیدی تابان دارد
با جان پیوندی پنهان دارد
مهرش جاویدان با دل پیمان دارد
دل پاس پیمان، دارد، تا جان دارد
با جان پیوندی پنهان دارد
مهرش جاویدان با دل پیمان دارد
دل پاس پیمان، دارد، تا جان دارد
رسم فریاد و افغان بگذار
بانگ آزادی از جان بردار
از خواب خواری گردید ایران بیدار
دل را چون دریا بر این طوفان بسپار
شوری دیگر در سر ماست
شوقِ اوجی در پر ماست
آزادی دامن گشا
آهنگی دیگر سرا
از خود گذر کن
هر سو نظر کن
بنگر ایران را
نور تابان را
عصری نو شد چهره گشا
جانانه میهن
افسانه میهن
امید ما را
کاشانه میهن
|
بازی بدی است، بازی با غرور و ارادهی ملتی که با شوق، ملایمت و همدلی میخواست بلوغ و پختگیاش را نشان بدهد. این ملت باز هم بلوغ از خود نشان خواهد، حتی در برابر کسانی که آنها را «خس و خار» مینامند و سیل جمعیت را از اندازهی یک صندوق رأی هم کمتر میبینند!
پ. ن. شعر از ه. ا. سایه است. آهنگ از حسین علیزاده و آواز شجریان.
نوشتههای مرتبط:
- برای سمیه و محمدرضا – دو دوستِ در بند چهار روز است از سمیه هیچ خبری نیست و امروز...
- مسجدِ مهمانکش یا دولتِ ملتکش؟ یک بار دیگر دربارهی منطق معیوب اکثریت نوشته بودم. این...
- آقای صدا و سیما! روز امتحان و داوری فرا رسید! مقرر شده است که آقای احمدینژاد فردا شب ۴۵ دقیقهی...
- از فساد انگلیسی تا فساد ایرانی! شبکهی خبر ایران را (باز هم برای تمدد اعصاب!) دارم...
- موسوی مترِ مناظره را عوض کرد چرا مناظرهی موسوی با احمدینژاد، اتفاق مهمی در سیاستِ ما...