مسجدِ مهمان‌کش یا دولتِ ملت‌کش؟

یک بار دیگر درباره‌ی منطق معیوب اکثریت نوشته بودم. این بار باید از زاویه‌ی تازه‌ای این رخداد حیرت‌آور را دید (حیرت‌آور که چه عرض کنم؟ یک هفته است این تحلیل «کودتای مهندسی‌شده» را دارم از دوستان می‌شنوم).

بیایید منطق حامیانِ احمدی‌نژاد را بازخوانی کنیم: آن‌ها می‌گویند خوب، بازی، بازی انتخابات است و باید به قواعد مردم‌سالاری گردن نهاد. اگر شما رأی بالا می‌آوردید، ما تسلیم می‌شدیم. حالا ما رأی آوردیم، پس تن بدهید به رأی ملت!

خوب، این استدلال ظاهر موجهی دارد ولی باطن‌اش پوسیده است و مغزش مغالطه‌ است. چرا؟ به این دلایل:

ایران، ساختار دموکراتیک سالمی ندارد (یکی از نشانه‌های‌اش این است که رسانه‌ی سالم و مستقل ندارد). ایران سیستم رأی‌گیری قابل اعتمادی ندارد (یعنی به سادگی می‌شود در آن تقلب کرد). ایران سیستم نظارتی بی‌طرفی ندارد (بی‌طرف نبودن یعنی حضور و وجود آقای جنتی در شورای نگهبان و کردان و محصولی در وزارت کشور). این‌ها کلیات سیستم دموکراتیک است که وقتی رأیی به سودِ صاحبِ وقتِ قدرت صادر شود، آن هم با تفاوتی باور نکردنی، باید به اساس و بنیان‌اش شک کرد. یعنی صاحبِ قدرت باید ابتدا بیایید پاکی خودش را «ثابت کند»، نه این‌که کوس پیروزی بزند.

تا این لحظه که من می‌نویسم، از متنِ خودِ اطلاعیه‌های وزارت‌ کشور و رخدادهای پیاپی‌ای که در این ۲۴ ساعت می‌بینیم، می‌شود نتایجی سرراست گرفت و رد پاها را دنبال کرد (بدون این‌که حتی به مشاهدات شخصی یا شنیده‌هایی که از شهرهای ایران داریم اتکا کنیم). این رد پاها از این قرار است: میزانِ درصدی رأی نامزدها از ابتدا تا این لحظه، هیچ تغییر محسوسی نکرده است؛ میزان آراء باطله به شکلی باور نکردنی تا مدتی طولانی «صفر» بود. این‌ها یعنی مهندسی شدن رأی.

پیامک‌ها قطع شد. مخابرات اعلام می‌کند که نمی‌داند چطور این اتفاق افتاده است! تمام وب‌سایت‌های حریفان و رقیبان ناگهان به زانو در می‌آیند و محبوس می‌شوند. تمام وب‌سایت‌های دولتِ در قدرت، فرمان‌بریده خبر پیروزی می‌دهند. جو امنیتی می‌شود. هر گونه تجمعی ممنوع می‌شود (این معنای سیاسی‌اش این است: حکومت نظامی). نیروی انتظامی از ساعت ۵ دیروز «مانور اقتدار» برگزار می‌کند و تا فردا هم مانور ادامه پیدا می‌کند. این‌ها یعنی برنامه‌ریزی گسترده‌ی نظامی برای مهار کردن اعتراض مردمی. یعنی هر گونه اعتراضی، حتی اعتراض مدنی، به شدت سرکوب خواهد شد.

تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی که تنها رسانه‌ی آلترناتیوی بود که انحصار رسانه‌ای داخلی و دولتی را می‌شکست، از  ساعت یک و نیم ظهر دیروز دچار اختلال شد. این یعنی خفه کردن همه‌ی صداهای باز برای گردش اطلاعات. این یعنی یکه‌تازی رجانیوز، فارس‌نیوز و کیهان.

ستادهای نامزدها در محاصره‌اند. یعنی وقت قلع و قمع فرا رسیده است. تا به حال چند بار شایعه‌ی بازداشت تاج‌زاده و امین‌زاده منتشر و تکذیب شده است؛ این یعنی زمینه‌سازی برای اقدامی عملی. مشتِ‌ آهنین دارد فرود می‌آید. تعارفی هم در کار نیست. رأی کروبی هنوز کمتر از یک درصد است. کروبی هنوز رأی‌اش به یک میلیون هم نرسیده است. این یعنی دهن‌کجی به تمام ملت. یعنی ساختن دقیق و حساب شده‌ی رأی (هنوز کسی جواب نداده است که چه بر سر تعرفه‌های چاپ شده‌ی اضافی آمده است؛ ۱۲ میلیون تعرفه‌ی سفید اضافی که چاپ شده است کجا رفت؟ ولی کسی که می‌تواند ۱۲ میلیون تعرفه‌ی اضافی چاپ کند، نمی‌تواند ۲۴ میلیون چاپ کند؟).

این‌ها قطعات پازلی را دارند شکل می‌دهند (این‌ها که بالا آوردم هیچ کدام‌اش تفسیر نیست؛ همه «فاکت» هستند!). آن پازل این است: درخت جمهوریت نظام دیروز از ریشه کنده شد ولی جوری نموده شد که جمهوریت پیاده شد («رأی است دیگر؛ رأی اکثریت! شما هم باید با منطق خودتان به آن گردن بگذارید!»). این یعنی مغالطه‌ی علنی. چرا مغالطه؟ چون اساس‌اش باطل است. رأی اکثریتی که از آسمان و زمین شاهد بر تقلب آن می‌رسد، رأی باطلی است. بزرگ‌ترین دروغ دولت احمدی‌نژاد دیروز شکل گرفت. زبان‌درازی و دهن‌کجی عظیم به ملت. «ملت» حرفِ آخر را زد! (گفته بودم که «ملت» کنایه است از آقای احمدی‌نژاد!).

همه‌ی شواهد به اشارت وعبارت انگشت‌شان به سوی کودتای علنی در برابر رأی ملت است. قصه، قصه‌ی مسجدِ مهمان‌کش است. یک فریاد لازم است برای فرو پاشندن سقف این مسجدِ ضرار. روحِ ملت ایران بزرگ‌تر از آن است که نتواند این همه پلیدی و دروغ و خباثت را در خود هضم کند. این انگشت فرو کردن در چشمِ ملتی به این عظمت، عاقبت تلخ و ناگواری خواهد داشت.

نکته‌ی آخر این‌که این بار سنگین مسؤولیت را ملت به تنهایی نمی‌توانند به دوش بکشند. باری که خاتمی، موسوی، کروبی و رضایی به دوش کشیدند. باری که آقای جوادی آملی و باری که ۵۰ عالم حوزه‌ی قم به دوش کشیدند، باری است الزام‌آور. سکوت این بزرگان، در برابر این «خیانت» آشکار، یعنی خالی کردنِ پشتِ ملت. نباید انتظار داشت ملت به تنهایی سینه سپر کند. ما قابلیت تولید ماندلا داریم یا نه؟

بایگانی