از امروز تا فرا رسیدن نوروز دو سه روزی باقی است. حتماً تا آن وقت باز هم اینجا چیزهایی خواهم نوشت. حرف بسیار است. آرزو بسیار است. دعا بسیار است. امید هم هست. امید هم با ما باقی است. همان چیزی که بیدادگران کرانهی تاریخ همیشه کوشش کردند از ما بستانند و نتوانستند، هنوز هست. دربارهی اینها وقتی که به لحظهی تحویل سال نزدیکتر شویم، خواهم نوشت. قطعاتی از آلبوم رباعیات خیام را که شجریان روی آنها آواز خوانده است و با صدای احمد شاملو دکلمه شدهاند به همراهی آهنگ فریدون شبهازیان، اینجا میآورم. اهل حال و حکمت، حتماً از شنیدنشان ذوقی خواهند برد.
این قافلهی عمر عجب میگذرد
دریاب دمی که با طرب میگذرد
ساقی، غمِ فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب میگذرد!
|
نوشتههای مرتبط:
- راز دل خاطرم نیست این را پیشتر نوشته باشم اینجا یا نه....
- تدارک مافات دیر زمانی است که اینجا – وبلاگ – گرد و...
- گر چه ماهِ رمضان است… (۱) با خود عهد کرده بودم که از مناسبت ماه رمضان...
- تصحیح یک اشتباه امروز خبری در سایت هنر و موسیقی آمده بود دربارهی...
- اخبار معوقه! این دو سه روز گذشته به مرحمت بد قولیهای شرکت...