حتی اگر به هر آیه و افسونی احمدینژاد پیروز انتخابات شود، موسوی درخشانترین چهرهی تاریخ انقلابِ ایران خواهد ماند. کار آسانی نیست تسلط بر نفس خود و خویشتنداری در مواجهه با رقیبی دروغزن و بیشرم که ابتداییترین احکام اخلاقی اسلام و بارزترین قوانین کشور جمهوری اسلامی را در برابر نگاه میلیونها ایرانی زیر پا میگذارد. من افتخار میکنم که موسوی در تمام طول مناظره یک بار لبخند تمسخرآمیز بر لب نیاورد و از نگاهاش و کلاماش عطوفت و فروتنی میبارید. دست مریزاد!
از میانِ همهی شبهایی که من به انتخابات پیش رو اندیشیدهام، امشب نورانیترین و امیدبخشترین شب بود. من به آیندهی پرفروغ و با عزت ایران، ایمان و امید دارم. هیچ شکی در این ندارم. امشب، نقطهی عطفی است در تاریخ مبارزات انتخاباتی ایران. پروا را کنار میگذارم و به قوت میگویم که بدون شک میرحسین موسوی در میان تمام چهرههای سیاسی ایرانی در قرن اخیر، چهرهای است کمنظیر. چرا؟ دقیقاً به خاطر همین اخلاقی بودن و حفظ شأن و جایگاهِ انسانی و اخلاقیاش (نهیباش را به احمدینژاد ببیند: ما مسلمانایم! حق نداریم به کسی که حضور ندارد تا از خودش دفاع کند تهمت بزنیم!). میرحسین حتی یک بار وسط حرف احمدینژاد نپرید، بر خلاف احمدینژاد که مدام چهرهی موسوی و تمام استوانههای سیاسی نظام جمهوری اسلامی را بدون هیچ شرمی خراش میداد و مرتب میانِ سخنانِ او میپرید.
احمدینژاد عصبانی و از هم گسیخته ظاهر شد. امشب، گویی احمدینژاد تمام قد همهی نیرنگها، همهی ریاکاریها و دروغگوییهایاش را، همهی هتاکیها و بهتانهایاش را یکجا رو کرد آن هم علیه کسی که به هیچ رو مخاطب سخناش نبود. شگفتآور نیست که رییس جمهور کشوری اینقدر از قانون همان کشور ناآگاه باشد که بگوید دکتر «خطاب کردن» کسی که مدرک دکترا ندارد، جرم است؟ شگفتآور نیست؟ میگوید «خطاب کردن»؛ نمیگوید «شغل دادن» و «مقام دادن» و سینه سپر کردن برای علی کردان! اگر قرار باشد دکتر و مهندس «خطاب کردن» کسی جرم باشد، بیش از نیمی از مردم ایران مجرماند!
عجیب نیست که رییس جمهوری تا این اندازه ناآگاه باشد که بگوید شورای امنیت قطعنامههایاش سیاسی است و شورای حکام قطعنامههایاش حقوقی؟ هر کس که دو ترم دانشجوی روابط بینالملل و علوم سیاسی بوده باشد، میفهمد این حرف چقدر مضحک و خندهدار است. اینها البته ظرایفی است که اهل دانش بهتر میفهمند؛ ولی مگر احمدینژاد کم پریشانگویی کرد؟
مردم ما باید عمیقاً دچار تباهی اخلاق شده باشند اگر بعد از دیدنِ این نمایشِ بیپرده و صریح بیتقوایی و بیحیایی، و قانونشکنی و مداهنه، باز هم به احمدینژاد اقبال کنند. اما هر چه نتیجهی این انتخابات باشد، پیروزِ این ماجرا اخلاق است. میرحسین موسوی ثابت کرد که آرامش و طمأنینهی درونی دارد. میرحسین نشان داد «سکینه» در تمام وجنات و سکنات و گفتارش موج میزند. من به قدر سر سوزنی از اینکه به میرحسین موسوی رأی میدهم شرمنده نیستم. امشب به پهنای صورتام میخندم. امشب یکی از آرامترین شبهای زندگی من است. موسوی نشان داد که میتواند سیاستمدار باشد و اخلاقی هم بماند. موسوی نشان داد که میشود سیاستمدار بود و رییس جمهور ایران شد، ولی احمدینژاد نشد! مهمتر از همه موسوی به ما به خوبی نشان داد که چه چیزهایی را نباید گفت (همان چیزهایی را که احمدینژاد با بیتقوایی تمام به تکرار گفت). این یکی از اساسیترین اصول سیاستمداری اخلاقی است.
من به موسوی رأی خواهم داد تا کشور دیگر روی ریاکاران دروغزن و ضد-اخلاقی چون احمدینژاد را به خود نبیند. موسوی بسیار نجابت به خرج داد. موسوی بر خلاف احمدینژاد با یک دنیا «پرونده» نیامده بود، بلکه با توشه و زادِ اخلاق و صداقت به میدان آمده بود. و همین خصلتهاست که او را پیروز اخلاقی این مناظره کرد. شبهای دیگری هم هست. آقای رضایی گفته بود کشور بر لبهی پرتگاه است؛ من فکر میکنم این احمدینژاد است که عنان گسیخته – یا به عبارت دقیقتر ترمز بریده و فرمانکَنده – به سمت پرتگاه میرود. الآن وقت هوشیاری است. احمدینژاد این پیروزی را بر اخلاق و خرد نخواهد بخشید. مراقب باشیم.
پ. ن. میشود سطر سطر سخنان احمدینژاد را اوراق کرد و تباهیها و مغالطههایاش را نشان داد (بیتقواییهایاش که جای خود دارد). من به زودی چیزی خواهم نوشت دربارهی مغالطهی منطق اکثریت. لاف کثرت زدن و خیل سینهچاک جمع کردن، ولو در مقیاس میلیونی، برای کسی مشروعیت و حجیت اخلاقی نمیآورد.
پ. ن. ۲: بسیار مهم؛ بازی تمام نشده است! خوابتان نبرد! بیتقوایی و بیشرمی احمدینژاد خامتان نکند! هنوز بازی تمام نشده است!
نوشتههای مرتبط:
- برای سمیه و محمدرضا – دو دوستِ در بند چهار روز است از سمیه هیچ خبری نیست و امروز...
- آه باران! ای امیدِ جانِ بیداران! ریشه در اعماق اقیانوس دارد شاید این گیسو پریشان کرده...
- الم تر کیف فعل ربک بأصحاب الفیل رییسِ کذابِ (*) دولتِ دروغ، در آستانهی انتخابات دو پروژهی...
- خارِ خشونت است که در خاکِ ما دمید… در کشوری مثل کشور ما، اندیشیدن به انتخابات و اندیشهی...
- از فساد انگلیسی تا فساد ایرانی! شبکهی خبر ایران را (باز هم برای تمدد اعصاب!) دارم...