ایرانی هستیم و ایرانی می‌مانیم – ۲

حماس ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به اسراییل حمله کرد. در تمام رسانه‌ها مصاحبه‌گران اولین سؤالی که از هر مصاحبه‌شونده‌ای پرسیدند این بود: آیا حمله‌ی حماس را محکوم می‌کنید؟ و البته خط اول هر گزارش رسانه‌ای چه در زمانی که حماس به اسراییل حمله کرده بود و چه زمانی که اسراییل به ایران حمله کرده است این است: حق دفاع اسراییل از خودش (و هیچ کس دیگری در جهان تحت هیچ شرایطی «حق دفاع» از خودش را ندارد). حالا اسراییل به ایران حمله کرده است. ترور کرده است. افراد غیرنظامی را هم کشته است. توجیهش؟ حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران؟ این قانونی است؟ نه. باز هم نقض قوانین بین‌المللی است. ولی اسم‌اش خوشگل است و دلفریب: «حمله‌ی پیشگیرانه». حالا رصد کنید زبان رسانه‌ها و سیاست‌مداران را.

از هیچ کسی نمی‌پرسند حمله‌ی اسراییل را محکوم می‌کنید یا نه؟ یا هیچ کس نمی‌گوید ایران حق دفاع از خودش را دارد؟ تازه حالا می‌گویند اگر بگوییم ایران حق دفاع از خودش را دارد یا سانتی‌مانتالیسم است یا پروپاگاندا ولی وقت اسراییل غزه را شخم می‌زد همین آدم‌ها نفس نمی‌کشیدند؛ درست همین آدم‌ها به ما می‌گفتند این حماس است که از مردم غزه به عنوان سپر انسانی استفاده می‌کنند آن هم زمانی که متخصصان فارسی‌زبان «پودرسازی»، با اشتیاق و هلهله از «نقطه‌زن» بودن سلاح‌های اسراییل حرف می‌زدند که فقط و فقط «دشمن» و آدم «نظامی» را می‌کشد.

هم‌نوایی محض و مطلق آمریکا و تمام اروپا در ادامه دادن همین خط رسانه‌ای یک چیز را مسجل می‌کند: یکایک اتفاقاتی که امروز در ایران می‌افتد از پیش برنامه‌ریزی دقیق شده بود حتی در حد این‌که فلان سیاست‌مدار در موقع مقتضی چه باید بگوید. نمونه‌ی بارز آن سخنانی بود که البرداعی به وزیر خارجه‌ی آلمان گوشزد کرد: «حملات هدف‌مند علیه تأسیسات هسته‌ای» در ماده‌ی ۵۶ پروتکل‌ الحاقی کنوانسیون ژنو که خود آلمان هم آن را امضا کرده است، به صراحت منع شده است. یعنی وزیر خارجه‌ی آلمان رسماً دعوت به خودسری و نقض قوانین بین‌المللی می‌کند. ولی هیچ کدام از این‌ها نمی‌تواند بدون هماهنگی و توافق طولانی‌مدت از قبل باشد.

تنها روزنامه‌نگاران، کنشگران و سیاست‌ورزانی که بخشی از بدنه‌ی اصلی سیاست جهانی نیستند ساز ناکوک می‌زنند (مثل جرمی کوربین) و البته جان‌به‌لب‌رسیدگانی که از عالم و آدم به ستوه آمده‌اند و پاسخ‌شان را نه این نه آن نمی‌دهد. ولی این قطره‌قطره‌ها دارند برای اولین بار در تاریخ جمع می‌شود و موج می‌شوند. حمله‌ی اسراییل به ایران – که نقض حاکمیت ایران، نقض منشور سازمان ملل و تجاوز رسمی به خاک یک کشور دیگر است – از دید عده‌ای امری کاملاً بدیهی (و خوب؟) تلقی می‌شود ولی همین‌ها پوتین را در حمله‌ی تمام‌عیار به اوکراین متجاوز می‌دانند. خوب اگر پوتین متجاوز است، بی‌بی‌هم هست.

می‌ماند این وسط رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی. چند روزی درنگ کردم تا با شواهد و مشاهدات دقیق‌تر بنویسم این را: ایران اینترنشنال و منوتو ابواب جمعی رسمی اسراییل‌اند و بی‌کم و کاست همان خطی را ادامه می‌دهند و تکرار می‌کنند که گویی از ماه‌ها پیش هماهنگ شده بود. ایران اینتل و منوتو سم خالص‌اند. اگر منبع خبرتان این‌هاست و به این دو اعتماد دارید یعنی خواسته یا ناخواسته پیاده‌نظام عملیات روانی یکی از کثیف‌ترین جنایت‌کاران جنگی قرن بیست و یکم شده‌اید.

پهلوی‌چی‌ها هم دست‌شان الان بیشتر رو می‌شود. اسراییل از مدت‌ها پیش برگ قمار رضا پهلوی بود. حالا امیدوار بود (و هست) که با حمله‌ی اسراییل به ایران، مردم معترض (و ناراضی از حکومت) به خیابان بریزند و حکومت را سرنگون کنند. خط‌شکن این رسوایی هم البته یاسمین پهلوی است و نفر اول رسانه‌ای آن اردو.

این قمار آخر آمریکا، کشورهای اروپایی، رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور و البته پهلوی‌چی‌هاست. آیا می‌توانند مردم ایران را در تجاوز به خاک ایران برای سرنگون کردن جمهوری اسلامی همراه کنند؟ یا هنوز چیزهایی و ارزش‌های برای ایرانیان ریشه‌دار است؟ تحریم‌های اعمال شده بر ایران که با مستمسک محدود کردن برنامه‌ی هسته‌ای ایران نتوانست مردم ایران را برای براندازی در خیابان نگه دارد. پس از جنبش سبز، جنبش مهسا، و کشتارهای دوره‌ی حسن روحانی باز هم غریزه‌ی بقای مردم ایران رأی به خلاف‌اش داد؛ حالا آن مسیر از طریق حمله‌ی نظامی به خاک ایران آزمایش می‌شود. هدف این است: مردم شورش کنند؛ نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی کنار بکشند و کسی را از بیرون بیاورند و سر کار بگذارد. یعنی رضا پهلوی. کسی که همیشه آویزان این و آن بوده است و هرگز نتوانسته مدتی طولانی پایگاه ریشه‌دار اجتماعی برای خودش درست کند. همیشه سوار بر موج نفرت و انزجار از جمهوری اسلامی حرکت کرده است. هیچ نکته‌ی مثبت و ایجابی در کارنامه‌اش نیست. مردم این را می‌پذیرند؟ آماده‌ی تن دادن به چنین آینده و سرنوشتی برای نسل بعدی هستند؟ باید دید.

روزی که یوآو گالانت جلوی دوربین تهدید به قطع آب و برق غزه کرد و بعد هم این کار را عملی کردند، جهان با بهت و حیرت شاهد تمسخر عریان منشور سازمان ملل و حقوق انسان و اعلام رسمی ارتکاب جنایت جنگی بود. نتیجه چه شد؟ سکوت کردند و حالا ارتکاب جنایت جنگی در ایران. وضعیت ایرانی مخالف جمهوری اسلامی امروز مثل وضعیت آن جامعه‌ی مردسالار بیماردل است که وقتی به زنی تجاوز شد می‌گوید: تقصیر خودش بود لباس تحریک‌کننده پوشیده بود. ایران امروز ما آن زنی است که به او تجاوز شده؛ ایرانی بریده از واقعیت‌ها آن مردسالار کینه‌ورز است.

اما این را باید حالا با صدای بلند و روشن‌تر گفت: تا زمانی که چهره‌ی هولناک جنگ مستقیماً پیش روی جان‌به‌لب‌رسیدگان نباشد هیچ وقت واکنش واقعی و غریزی انسان را نمی‌شود پیش‌بینی کرد. همه‌ی کسانی که تا دیروز از حمله‌ی اسراییل راضی بودند و فکر می‌کردند خیلی تر و تمیز آخوند را ساقط خواهد کرد و ایران گل و بلبل می‌شود، حالا ترس و هول جنگ واقعی را خیلی ملموس‌تر و انضمامی‌تر می‌بینند. بر خلاف چند سال پروپاگاندای بی‌وقفه‌ی ایران اینتل که اسراییل به تأسیسات نظامی و هسته‌ای حمله خواهد کرد و مردم عادی امنیت خواهند داشت و یاوه‌هایی از این دست، مردم شهرهای مختلف ایران حالا با تمام گوشت و پوست‌شان چهره‌ی واقعی – و نه تبلیغاتی – جنگ را بیخ گوش‌شان حس می‌کنند. باز هم کنار اسراییل و عزیزکرده‌ی اسراییل – یعنی رضا پهلوی خواهید ایستاد – و فکر می‌کنید «نخوت باد دی و شوکت خار آخر شد»؟

بایگانی