بی تو بودن نتوان

ساعتی پیش به نوای قطعه‌ی ویلن رومنسِ شماره‌ی ۲ بتهوون رضایت داده بودم که الآن ایمیلی از ندا برایم آمد که چیزی را از آلبومِ صحنه‌ی داریوش می‌خواست. تا شروع به گوش دادن قطعات کردم صدای «یاور همیشه مؤمن» بلند شد که اشکم را سرازیر کرد. دوستی نوشته بود و خودم هم پیشتر خوانده بودم که آن غزل صبح است ساقیا که حافظ دارد دعای قنوتِ میرزا جوادِ ملکی تبریزی بود. خاطرم هست که زمانی، دعای قنوتِ من نیز همین ترانه‌ی داریوش بود. جایِ دعای واپسینِ عبادتِ مرا همین ترانه گرفته بود!

بایگانی