یک نقطه‌ی عطف در تاریخ انتخابات ایران

فکر می‌‌کنم وقتِ آن رسیده است که نکات تازه‌ای را درباره‌ی نامزدهای به اصطلاح اهل اصلاح بنویسم. مقصودم مثنای بازمانده از مثلث اصلاحی است (که ضلع سوم‌اش خاتمی بود).

پیش از هر چیز، می‌خواهم اشاره کنم به کار تأسف‌بار و به عبارت دیگر شرم‌آور و ناجوانمردانه‌ی وب‌سایت حامیان نامزدی آقای کروبی در متهم کردن ستاد انتخابات میرحسین موسوی به «ارتباط» با بی‌بی‌سی فارسی. عنوان بیشتر شبیه اتهام‌های کیهان و رجانیوز است. ادبیات هم شبیه به ادبیات همان جناح است. مطلب هم گویا با ابوالفضل فاتح اشاره دارد (که فکر می‌کنم هیچ میانه‌ی خوشی با بی‌بی‌سی فارسی ندارد). و بعد هم می‌بینیم که نوشته‌اند: «اخبار تکمیلی در این زمینه به زودی توسط امید ۸۸ منتشر می‌شود.» این جمله بیشتر شباهت‌ به پرونده‌سازی‌های امنیتی دارد. دوستی امروز می‌گفت این‌ها کار عوامل نفوذی است. فرض را بر این می‌گذارم که این کار، از همان عوامل نفوذی صادر شده باشد. حتی در این صورت، جناح حامیان آقای کروبی و اطرافیان‌اش، از قبیل آقایان ابطحی، کرباسچی و نجفی و همچنین خود ایشان باید موضع صریح می‌گرفتند و با قاطعیت این رفتار را تکذیب ‌و محکوم می‌کردند. این ادبیات و این شیوه در شأن آقای کروبی نیست و تنها باعث تخریب خودِ‌ او می‌شود. همین‌که این جناح تا این لحظه سکوت کرده است و هیچ پاسخ محکمی به این شبهه‌پراکنی‌ها نداده است، نشان از موافقت ضمنی آن‌ها با این شیوه‌ی سیئه دارد. وقتی حامیان یک نامزد ریاست جمهوری، با این ادبیات و زبان از «ارتباط» با بی‌بی‌سی فارسی حرف می‌زنند، حرف‌های بسیاری پشت‌‌اش نشسته است. هیچ معلوم نیست وقتی این افراد به قدرت برسند، رفتارشان با صاحبان امروزی قدرت فرق داشته باشد. جناح کروبی بهتر است در مقابل رقیب‌اش جوانمردی بیش‌تری پیشه کند. هنوز هم دیر نشده است و می‌توانند آبِ رفته را به جوی باز گردانند. مهم محکوم کردن قاطعانه‌ی تخریب رقیبِ هم‌فکرشان است. ظاهراً کروبی از لحاظ فکری و اصولی به میرحسین موسوی نزدیک‌تر است تا هر نامزد دیگری. این حرکت و این سکوت، معنای خوبی ندارد.

اما اصلِ سخن من: از شواهد بر می‌آید که میرحسین موسوی در مبارزه‌ی انتخاباتی‌اش جدی‌تر شده است و صراحت و شفافیت بیشتری پیدا کرده است. سخنانِ امروزش در مشهد، هم جسارت دارد و هم تیزبینی (صراحت از این بیشتر: «وقتی درباره یک موضوعی اجماعی در کشور پیش می‌آید، هر فراتر رفتنی از آن اجماع، افراطی‌گری است. این‌که در سطح جهان مطابق هنجارهای بین‌المللی تاکید کنیم که سرنوشت فلسطین باید به دست خود فلسطینیان تامین شود، یک تصمیم بیست و چند ساله انقلاب است و پای آن ایستاده‌ایم اما متاسفانه بعضی‌ها پا را فراتر می‌گذارند و افتضاح سوییس به بار می‌آید»؟). این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که تهدید تلویحی ترور که رسماً از سوی استاندار تهران و سایت رجانیوز مطرح شده است، موسوی را در موقعیتی قرار داده است که مجامله و تعارف را کنار بگذارد. میرحسین رسماً گفته است که در تمام این سال‌ها که می‌گویند از صحنه غایب بوده است،‌ در مناصب مختلفی حضور داشته است و این رسانه‌ها بوده‌اند که تا به حال به سراغ او نیامده‌اند (این یعنی بایکوت خبری میرحسین موسوی که به خوبی نشان می‌دهد چرا موافقان و مخالفان او و نسل امروزی چیز زیادی درباره‌ی کارهایی که می‌کرده است نمی‌دانند). او به درستی می‌گوید که به من حق بدهید که در این پنجاه روز باقی مانده از انتخابات از خودم بگویم تا این‌که بخواهم از دولت‌های مختلف تعریف کنم. به هر تقدیر، مجموع سخنانی که موسوی امروز در مشهد گفته است نشان می‌دهد او به یک استراتژی جدی اعتنا دارد. یک نمونه‌اش این است که گفته است اگر نام کسی را به عنوان وزیر مطرح کنم تا انتخابات تخریب‌اش می‌کنند. این هم نشان از هوش‌مندی موسوی دارد و هم حاکی از شناخت او از فضای شدیداً مسموم سیاسی در کشور است.

اما تمام این‌ها را برای این بند نوشته‌ام:‌ در روزهای اخیر اتفاقی افتاده است که می‌تواند نقطه‌ی عطفی در تاریخ انتخابات ریاست جمهوری ایران باشد. تا به حال سابقه نداشته است که همسر یک نامزد ریاست جمهوری شانه به شانه‌ی همسرش در کمپین انتخاباتی شرکت کند. از زهرا رهنورد تا به حال دو مطلب رسانه‌ای (پس از نامزدی میرحسین موسوی) منتشر شده است. یکی با عنوان «زنان، رفع تبعیض و انتخابات دهم ریاست جمهوری» در سایت کلمه؛ و دیگری مصاحبه‌ای با کیوان مهرگان در روزنامه‌ی اعتماد (اشتباه نکنید؛‌ روزنامه‌ی «اعتماد ملی» نیست!). اما اهمیت حضور زهرا رهنورد در چی‌ست؟

این عکس نمادین است و سزاوار تحلیل!

اول این‌که این اتفاقی استثنایی در صحنه‌ی سیاست ایران است. تا به حال هیچ نامزد ریاست جمهوری در ایران (و البته هیچ رییس جمهوری در ایران) همسرش در رسانه‌ها حضوری قابل اعتنا نداشته است. حضور زهرا رهنورد تصادفی نیست. زهرا رهنورد فقط به خاطر میرحسین موسوی نیست که در این صحنه حضور دارد. او سال‌‌هاست که در صحنه‌های دانشگاهی و هنری کشور حاضر بوده است. در نتیجه، همراهی‌اش با همسرش،‌ تنها امتداد طبیعی کارهای سابق اوست. شکل و شمایل متفاوت خانم رهنورد هم حاجتی به شرح و بیان ندارد.

این‌که در جلسه‌ی سخنرانی میرحسین موسوی، زهرا رهنورد در کنار او نشسته است، حاوی پیام‌های زیادی است. خاتمی این امکان را نداشت. چنین کاری از کروبی ساخته نیست. تنها کاری که کروبی ممکن است انجام بدهد این است که با ذوق‌زدگی وعده بدهد که وزیر زن هم خواهد داشت. رویکرد میرحسین موسوی به ماجرای وزارت زنان هم واقع‌بینانه‌تر است و هم منطقی‌تر. هیچ معلوم نیست که در دولت آینده‌ی میرحسین موسوی همسرش نقشی اجرایی یا دولتی داشته باشد. اما نفس حضور زهرا رهنورد می‌تواند برای زنان ایران آغاز دوره‌ای متفاوت .باشد

با تمام اشکالاتی که به بعضی از اطرافیان میرحسین موسوی و به اندیشه‌شان، از نظر من و بعضی از دوستان و هم‌فکران‌ام، وارد است، در وضعیت فعلی احساس من این است که در صورتی که اتفاق غیرمنتظره‌ای نیفتد، موسوی وزنه‌ی قابل اعتناتری نسبت به کروبی است. اما باز هم اتفاقات روزهای آینده نشان خواهد داد که تصمیم خردمندانه‌تر در انتخاب رییس جمهور آینده چه خواهد بود.
بایگانی