دیروز در سیبستان، سیبستانکی برای باغبان آن بر پا کردیم و امروز تدارک همان عمارت خرد را در ملکوت دیدم. ستون حاشیهها را در ملکوت برای عبارات و مطالبی جداگانه در نظر گرفتم که از گوشه و کنار به چشمم میخورد و مقتضای حال باشد یا واجد نکتهای که مرا به کار میآید. نخست نام «حکمت» را برای این ستون برگزیده بودم که سریعاً از نهادن این نام منصرف شدم به دلایل چندی. نخست اینکه نمیخواستم باز عدهای بانگ و فریاد بر آوردند که حکمت را تباه کردی یا توقع داشته باشند در این ستون فیلسوفی حکیم ببینند. «در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند»، بگذار همان نام سیاه رندی بر نامهی ما رقم بخورد. ملکوت من زمینی است! با ملکوت شما آسمانیان لاهوتی کاری ندارم. به قول اخوان: «بهل کاین آسمان پاک چراگاه کسانی چون مسیح و دیگران باشد . . . »! شما شیخان پاکدامن اهل فضیلت و تقوا، ما تردامنان رانده از فردوس برین را در ضلالت خویش رها کنید! بگذریم! جدای از این دلیل مهم، میخواستم دستم در انتخاب حاشیهها باز باشد. یعنی اگر روزی از عینالقضات و مولوی و حلاج نقل کردم، روز دیگر بهانه جویان نگویند که چرا مثلاً از نیچه یا سارتر یا کافکا قطعهای آوردهام. شاید هم روزی آبادانی حاشیه بر عمارت صحن ملکوت چربید. کسی چه میداند؟
مطلب مرتبطی یافت نشد.