امشب یادداشت نویسندهی وبلاگ کلاغ سیاه را خواندم دربارهی فیلم چرخ و فلک. ماجرای طعنههای نهفته در نوشتهی ایشان را به «ملکوتیان» و کاتب سیبستان هنوز نفهمیدم. باری در خصوص اینکه فیلم چگونه بود و آیا به قول ایشان «الک و دولک» بود یا نه لازم میدانم دو سه نکته را بگویم که خالی از فایده نیست. شاید نویسندهی عزیز بعد از یک ساعت فیلم دیدن متوجه نشده است که چرخ و فلک اشاره دارد به یک نوع موسیقی و آواز در تاجیکستان. باز هم نمیدانم ایشان برای دیدن فیلم آمده بود یا برای سالاد خوردن (!) که آن را حال به هم زن یافته بود. باری سخن گفتن از ضعف فیلم البته باید متکی به استدلال باشد نه ادعای صرف. این فیلم پیش از اینکه به صحنه بیاید به رؤیت افراد صاحبنظر زیادی رسیده است که در این میانه تنها منام که نه دانش آن را دارم و نه تخصص اظهار نظر سینمایی. اما کاش کسی که چنین چیزی مینویسد اشارهای هم به فیلم آریانا فرشاد میکرد که درست یک هفته قبل در همین سالن نمایش داده شد. آن زمان نخواستم چیزی از فیلم بنویسم چون تنها اتلاف وقت بود. خانم فرشاد حتی به خود زحمت نداده بود پژوهش مختصری دربارهی تصوف، ایران، زرتشت، دراویش قادری کردستان و بقیهی موضوعات فیلم بکند و تنها مشتی تصویر سطحی را جمعآوری کرده بود و به بیننده نمایش داد. مرادم از نقل این حکایت این بود که چرخ و فلک داستاناش روشن است و روایت فیلم هم در سایت آن ثبت است. آنها که فیلم را دیدهاند میتوانند داوری کنند که کیفیت آن چگونه است. اما این فیلم نخستین فیلم مستندی است که دولتمند خال را به مخاطبان فارسی زبان و انگلیسی زبان معرفی میکند. گذشته از این که موسیقی و نکات ظریف فیلم بسیار درخور توجه است از این جهت که آشکارا جهانی را نشان میدهد که برداشتی غیر فقهی و عارفانه از دین دارند که اتفاقاً دریکایک زوایای زندگی آنها حضور دارد. برای کسانی که تاجیکستان را ندیدهاند قطعاً دیدن این فیلم فرصت مغتنمی است که با فرهنگ و زندگی تاجیکان آشنا شوند. باید نشست و دید که ایشان اهل استدلال هستند؟ فیلمساز هستند؟ منتقد سینما هستند؟ یا . . . بگذریم. همین یک بیت از حافظ کفایت که تصور مرا از این یادداشت نمایان کند:
کمال سر محبت ببین نه نقص گناه / که هر که بیهنر افتد نظر به عیب کند!
پ.ن. منتظر میمانم تا کسانی که در نقاط مختلف دنیا فیلم را دیدهاند هم نظرشان را بنویسند. شاید صاحب سیبستان نخواهد خود اینها را بگوید اما من میگویم. افرادی که فیلم را دیدهاند کسانی بودهاند که همگی برگزیده شده بودند. کسانی بودند که هر کدام در زمینهای صاحبنظر و متخصص بودند. به هر تقدیر، کسانی که در جمع آن شب حضور داشتند همگی شاهد واکنش حاضران بودند. به گمان من حتی مقایسه کردن این فیلم با فیلم هفتهی گذشته جفاست به ادبیات، موسیقی و فرهنگ تاجیکستان. سخن دربارهی نقاط ضعف یا قوت فیلم بماند برای وقتی دیگر. اما کاش یاد میگرفتیم به جای دهن کجی دو خط حرف مستدل بزنیم ولو گزنده و تند.
تکمله: نوِِیسندهی کلاغ سیاه در وبلاگاش مطلبی را به نقد و با زبانی جدی و منسجم آورده است (نگاهی به چرخ و فلک). با نگاهی به محتوِیات وبلاگ اولین تصوری که به من دست داد این بود که نوشتهی جدید از این قلم صادر نشده است گویی. باری، الله اعلم!
مطلب مرتبطی یافت نشد.