مطلبی را که دربارهی واکنش کدیور به انتشار مصاحبهاش از رادیو فردا نوشته بودم، واکنشهای جالبی دریافت کرده است. خودم هم جایی پای مطلب قبلی نوشتم که شاید دربارهی کدیور تند رفته باشم ولی به اعتقاد من هنوز اصلِ مدعا درست و ماهیت دامنگستر اطلاعرسانی اقتضای این عواقب را هم دارد. باری حضراتی که دیوانهوار دل به مهرِ حضرتِ کدیور سپردهاند گویی از همه میخواهند بت بسازند. عجیب نیست. یکی از آفات بزرگ جامعهی ایرانی ما این است که حساسیتمان را نسبت به نقد از دست دادهایم و ذهنمان مشروط است.
زمانی برای من که شدیداً شیفتهی سخنانِ دکتر سروش بودم، شنیدن نقدی دربارهی او دشوار بود. انصاف میدهم که کار سادهای نیست آدم بخواهد کسانی را که دوست دارد زیر تیغِ نقد ببیند. میتوانید اصلِ سخن من را دربارهی کدیور و «اصلاحطلبانِ ترسو» یکبار دیگر بخوانید و واکنشهای دوستان را هم ببینید. من هیچ وقت مدعی نیستم حرفم تا روز محشر درست است و همواره حرفم را میتوانم اصلاح کنم ولی آن درشتیها را آیا میتوانند خودشان برای خودشان هضم کنند؟ اگر دوستان کدیور چنیناند، صد رحمت به دشمنانش:
گر تو قرآن بر این نمط خوانی
ببری رونقِ مسلمانی!
مطلب مرتبطی یافت نشد.