این غزلِ حافظ که اکنون آهنگ صفحه است، یعنی صبح است ساقیا، غزلی است که به قول کاتب کتابچه، که این نکته را کشف کرده است، در تمامی ابیاتش کلمهی شراب، می یا باده به کار رفته است. جالب است، نه؟ ببینید غزل را:
صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن / دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
زان پیشتر که عالم فانی شود خراب / ما را ز جامِ بادهی گلگون خراب کن
خورشیدِ می ز مشرقِ ساغر طلوع کرد / گر برگِ عیش میطلبی ترکِ خواب کن
روزی که چرخ از گلِ ما کوزهها کند / زنهار کاسهی سرِ ما پر شراب کن
ما مردِ زهد و توبه و طامات نیستیم / با ما به جامِ بادهی گلگون خطاب کن
کارِ صواب باده پرستی است حافظا / برخیز و عزمِ جزم به کارِ صواب کن
این کشف را به نامِ کاتب کتابچه، مهدی خلجی، در دفتر اکتشافاتِ ادبیِ عالم ثبت کنید. اگر کسی هم پیش از او این را دریافته است آن را رسماً اعلام نکرده است، از طریق همین وبلاگ میتواند مراتب را به اطلاع ما برساند! اسنادش را هم باید ارایه کند!!
مطلب مرتبطی یافت نشد.