طرف مثل نقل و نبات کلمات را خرج میکند. همینجوری راه به راه میگوید سکولاریست، اومانیست، لیبرال و اصطلاحاتی مثل این. و همه را به قصد تحقیر و برچسب زدن و تخریب به کار میبرد. وقتی میگوید سکولاریست، مقصودش ناسزاست نه توصیف. خندهدار آن است که عدهای مثل خودش پیدا میشوند که وقتی میخواهند به امثال او ناسزا بگویند، فقط میگویند: «مرتیکهی مسلمان!». میبینید چقدر ارزشها جا به جا میشود و آدمهای دیوانه در دنیا زیادند؟ هم آن آدم لیبرال با لیبرال بودناش حال میکند و هم کلی آدم مسلمان از مسلمان بودنشان. واقعاً نقطهی اعتدال کجاست؟
بعد التحریر: خودم شخصاً این حالت را خیلی دوست دارم، ولی میتوانم هم حال آن اولی و هم حال بعضی از دومیها را تجسم کنم وقتی با یک «مسلمانِ لیبرال» مواجه میشوند! آن وقت احتمالاً هر دوتاشان از عصبانیت موهای سرشان را میکنند و یکی میگوید لیبرال که مسلمان نمیشود و آن یکی میگوید مسلمان که لیبرال نمیشود! و من خندهام میگیرد!
مطلب مرتبطی یافت نشد.