هزار بار تا به حال سعی کردهام این مسألهی مزاحمتهای وبلاگی امیرفرشاد ابراهیمی ختم به خیر شود و هر بار که این اطلاعرسانی به روز شدن وبلاگاش را برایام ایمیل میکند (و من هرگز هیچ جا درخواستی برای با خبر شدن از به روز شدن وبلاگاش نداده بودم) با خودم میگویم این بار حتماً میفهمد و دیگر نمیفرستد این ایمیلهای مزاحم را. اما نمیشود که نمیشود. هر بار میروم این اشتراکی را که من هرگز انجام داده بودم لغو میکنم و باز میبینم که با اسمی دیگر، با ایمیلی دیگر، دوباره این ایمیلهای هرز و مزاحم از راه میرسند! آقاجان! پدرت خوب، مادرت خوب! چه آزاری داری که شرت را از سر ملتِ ایمیلدارِ کرهی زمین کم نمیکنی؟! گفتم یک بار این را در وبلاگام علنی بنویسم، شاید تکانی بخورد و دستِ از سرِ ما بردارد. شرطِ ادب، شرط انسانیت، شرطِ مروت و مدارا، و شرط زیستن اخلاقی در فضای وبلاگستان این است که دیگران را با این کارها آزار ندهی. دست بردار آقاجان! بگذار زندگیمان را بکنیم. اگر دوست داشتیم و لازم بود، خودمان کور نیستیم، بلدیم بیاییم وبلاگات را بخوانیم! نکن آقا! خوب نیست!
مطلب مرتبطی یافت نشد.