۰
طهارتنامه – ۷
عاشقی خون جگر دارد. عاشقی با تنعم و تجمل کمتر میانه دارد. این خون جگر خوردن آدمی را پختهتر هم میکند. عاشقی، برای خودش فقهی هم دارد. اگر فقه را به معنای اصیل و نخستیناش بگیریم، یعنی دانش و علم، عاشقی هم علمی دارد و معرفتهایی. در عشق هم فتوا میدهند اما فتواهای عشق، چون خودِ عشق، وجهی باطنی و معنوی دارند. عاشقی تنها به ظاهر و صورتِ اکتفا نمیکند. عاشقی نماز هم دارد. نمازِ عاشقان هم آداب دارد. نماز عاشقان هم وضو دارد. چیزهایی که نمازِ عاقلان و صلاه ظاهریان را باطل میکند، شرط و مقدمهی نمازِ عاشقان است. اگر خون اسباب بطلان نمازِ ظاهر میشود و آب اسباب طهارت در نماز ظاهر، «خون شهیدان را ز آب اولیٰتر است» و عاشقی نسبتی با شهادت هم دارد. «من عشق و عف و مات، مات شهیداً». عاشقی که قامت میبندد، حتماً طهارتی به خون کرده است؛ طهارتی به خونِ دل:
طهارت ار نه به خونِ جگر کند عاشق
به قول مفتی عشقاش درست نیست نماز
طهارت ار نه به خونِ جگر کند عاشق
به قول مفتی عشقاش درست نیست نماز
[طهارتنامه] | کلیدواژهها: