برای این شبها – این شبها قدر وقدرت و نازل شدن ملائک – خوب است کلیدهای این خانهی ملائکه را در مصحف شریف بجوییم. آیات متواتر و مشهور این شبها، آیات سورهی قدر است (سورهی ۹۷): إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِوَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَهُ الْقَدْرِ لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ. این داستان فرود آمدن ملائکه و روح را به اذن پروردگارشان داشته باشید تا به آیات دیگر برسیم.
آیهی سیام از سورهی فصلت (۴۱): إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَهُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ. کلید، این فرود آمدن ملائک، ایمان است و استقامت. ایمان اگر آوردی، الله اگر گفتی، با یک قبله اگر در راه توحید صراط مستقیم را جستی و سر به بندگی هیچ طاغوت فرود نیاوردی، آن وقت است که ملائک هم فرود میآیند و خوف و حزنی نخواهد بود و آنچه در پی میرسد، بشارت است. این هم یک سویهی دیگر قدر و قدرت داشتن – قدرتی به استظهار و امداد ملائک.
میرسیم به آیات یکم تا دهم سورهی معارج (۷۰): سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ لِّلْکَافِرینَ لَیْسَ لَهُ دَافِعٌ مِّنَ اللَّهِ ذِی الْمَعَارِجِ تَعْرُجُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَهٍ فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِیلًا إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدًا وَنَرَاهُ قَرِیبًا یَوْمَ تَکُونُ السَّمَاء کَالْمُهْلِ وَتَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ وَلَا یَسْأَلُ حَمِیمٌ حَمِیمًا. رسیدیم به آن سوی قوس حالا؛ اینجا ملائکه و روح عروج میکنند. این عروج، همعنان است با عذابی که بر کافران فرود میآید و کسی را یاری دفع آن نیست. روزی است که مقدارش پنجاه هزار سال است. و این روزی که چنین دراز است، صبری میطلبد جمیل. و این روز را دور میبینند و اهل ایمان این روز را نزدیک میبینند: روزی که آسمان چون فلز گداخته گردد و کوهها چون پشم و هیچ خویشاوند حال خویشاوند نپرسد – این است روز سخت و دشوار. و این روز سختتر و دشوارتر بر کسانی خواهد بود که ایمان ندارند و سر به بندگی غیر خدا فرود میآورند و خوی غلامی در آنها مستحکم است و ارکان حریت آدمیت را شکستهاند.
هنوز هم از جنس عروج ملائک داریم؛ آیات ۳۷ تا ۴۰ سورهی ۷۸: یَوْمَ یَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِکَهُ صَفًّا لَّا یَتَکَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا ذَلِکَ الْیَوْمُ الْحَقُّ فَمَن شَاء اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ مَآبًا إِنَّا أَنذَرْنَاکُمْ عَذَابًا قَرِیبًا یَوْمَ یَنظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ وَیَقُولُ الْکَافِرُ یَا لَیْتَنِی کُنتُ تُرَابًا. این روز، روز قیام است. روز ایستادن. روزی است که روح و فرشتگان هم به صف میایستند و هیچ زبان نخواهند گشود مگر به اذن رحمان و وقتی سخن بگویند سخن صواب خواهند گفت نه سخنی از سر تملق و چاپلوسی. روز حق یعنی این: روزی که در آن جز صواب نگویند و حقی در آن پوشانده نشود. و این روز است که هر که اهل خدا باشد، راه خدا را خواهد رفت و سر از بندگی طاغوت خواهد پیچید. این روز است که اهل معنا، به بندگان طاغوت و اولیای شیطان، انذار این عذاب نزدیک را میدهند. و اینجاست که آدمی به کردهی خویش و آفریدهی خویش و سرنوشتی که خود به دست خود آن را رقم زده است مینگرد و میگوید کاش خاک بودم!
به عقب برگردیم. این اهل طاغوت، این اولیاء شیطان، هنگامی که با اهل رحمان، روبرو میشوند، تلبیس میکنند و لباس حق میپوشند که ما نیز با شما همزبان و همداستانایم، اما در نهان استهزاء میکنند و غوطهور در طغیان میشوند: وَإِذَا لَقُواْ الَّذِینَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَى شَیَاطِینِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَکْمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ. این است فاصلهی ملائک تا شیاطین؛ اللّهُ یَسْتَهْزِىءُ بِهِمْ وَیَمُدُّهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ اشْتَرُوُاْ الضَّلاَلَهَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا کَانُواْ مُهْتَدِینَ. (سورهی بقره، آیات ۱۴ تا ۱۶). اینجاست که اهل طاغوت، خود استهزاء شدهاند و محو در طغیان. هدایت آزادی، عزت، کرامت و تقوا را به ضلالت طغیان، استعلا و استکبار میفروشند – طغیان در برابر یگانه معبودی که همه در برابر او یکساناند و هیچ کس را امتیازی نیست جز به تقوا و نه به مال و مکنت و دولت. این است تجارتی که در آن سود و سرمایه یکجا میسوزند.
امشب، شبی است که میتوان در آن هدایت یافت. هدایتِ حریت،هدایت آزادی و آزادگی، هدایت خروج از ظلمت همنشینی و اطاعت طاغوت و فرعون، به سوی نور و همعنانی به اولیاء خدا – و اولیای خدا را نشانه هست:استکبار نمیکنند و بندگان خدا را به بندگی و خوف فرا نمیخوانند. از سخن گروهی بوی خوف و انذار میآید و از سخن گروهی دیگر بوی بشارت و ترک حزن و اندوه. شبِ قدر، شب قدرت است. شب قدرتی به استظهار ملائک و استمداد از روح. شبی که ملائک فرود میآیند و عروج میکنند و قیام. تا احوال اهل طغیان و گردنکشی در برابر واحد قهاری که آدمی را در بر و بحر کرامت بخشید و حریم عزت آدمی را تا حدی مقرر کرد که سفک دماء را همردیف نابودی نوع آدمی شمرد، چه باشد. کسی پند میگیرد؟
حیلت رها کن عاشقا، دیوانه شو، دیوانه شو
وندر دل آتش درآ، پروانه شو، پروانه شو
چون جان تو شد در هوا، ز افسانهی شیرین ما
فانی شو و چون عاشقان افسانه شو، افسانه شو
تو لیله القبر برو تا لیله القدری شوی
چون قدر مر ارواح را همخانه شو، همخانه شو
مطلب مرتبطی یافت نشد.