نسبت حریت و توحید – ۱
ستاندن حریتِ آدمی به هر بهانه و انگیزهای (چه صورت این بهانه، انگیزهاش دینی باشد چه ضد-دینی)، همعنان است با شرک ورزیدن به او و ندیم قایل شدن برای خدای یگانهی بینیاز. جهان و جامعهای که در آن – به تعبیر مولای متقیان – دانشمندان و عالمان لجام بر دهان داشته باشند و فرومایهگان و کمخردان، مکرم باشند و بر صدر بنشینند، جامعهای است شرکآلود. و این همان است که سالار شهیدان به شیعیان آموخت: موحد بودن روی دیگر حریت است. عاقبت نیکوی آخرتی از همین روست که به کسانی وعده داده میشود که در زمین برتری نمیجویند (یعنی سودای نشستن بر مسند خدایی ندارند) و در زمین خدا تباهی نمیکنند: «تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ» (سورهی قصص (۲۸)، آیهی ۸۳). این آیه خبر نیست؛ این آیه انذار است و هشدار. یعنی اگر عاقبت محمودی هست، آن عاقبت همانا از آنِ اهل تقواست و اهل تقوا کسانی هستند که نه برتریجویی میکنند و حریت خویش و سایر آدمیان را در پای سودای خدایی و استعلا، قربانی میکنند و نه در زمین خدا تباهی و فساد میکنند.
اکنون که در آستانهی ماه مبارک رمضان هستیم و مجال تأمل و تدبر بیشتری در قرآن فراهم است، خوب است پیام رسول نور و رحمت و هادی آزادی را پیش چشم قرار بدهیم و ببینم چه اندازه به توحید و حریت نزدیکایم و چقدر از آزادگی دور شدهایم. افسردگی آزادگی، افسردگی توحید است. مسلمان با موحد بودن مسلمان است؛ به همان کلمهی مختصر شهادت، با همان نفی خدایی غیر. چقدر مسلمانایم؟
[تذکره] | کلیدواژهها:
با اجازه از حافط
گر مسلمانی ازین است که اینان دارند
وای اگر از پس امروز بود فردایی
دقیقا از خواندن مطلبتان به یاد این آیه ی شریفه افتادم : إن فرعون علا فی الأرض وجعل أهلها شیعاً یستضعف طائفه منهم…
علا و استکبر … علا و استکبر…علا و استکبر…
ابعاد اتفاق ساده نیست.سراغی گرفتم از جمعی از دوستانم که در این ماجراها آسیب سنگین جسمی دیده اند در بازجویی ها و غیره،فکر می کنید حلقه شده اند حالا که چه کنند؟نشسته اند جمیعن به قرآن خوانی و واکاوی.کسی که از پا آویزان بوده ساهت ها دنده هایش کبود است حالا دراز کشیده به روی کمر سراغ ترجمه های امین تر و روان تر را می گیرد.چیزی اتفاق افتاده.نمی توانم به اسم تقلیلش دهم.چیزی…
توی این هیاهو سخن از اونچه که اصل است و به بازی سیاست گرفته شده به جاست.
عالی بود.
اتفاقی افتاده است . . . و هر کاری که می شود باید کرد. این هم مرهمی باشد تا شاید تسکین دهد…
و برای ظالمین تذکاری که همه چیز با با بوی سیاست نبینند… اگر گوشی باشد.
مسیر انقلاب راهیست که تکرار شده است..
آزموده را آزمودن خطاست
این اعترافات رو دیدی دیشب تو تلویزیونشون؟
یارو اسمش علی زمانی بود به نظرم ,داشت اعتراف می کرد.میگفت ما بمب گذاری کردیم آدم کشتیم و کلی از این جور کار ها…مثلن میگفت به ما گفته بودن اطلاعات بگیرید از خط مشی جنبش های دانشجویی،از کله گنده های نظام،برید مخ سرمایه دار ها رو بزنید و کلی تیغ بزنیدشون،کارگر ها رو تحریک کنید بازم اعتصاب کنن و کلی از همین خرابکاری ها بابام می گفت وزارت اطلاعات به اون گندگی نمیتونه این کارها رو بکنه که اینا می خواستن بکنن.
طرف اصلن انقدر جالب اعتراف می کرد.از عراق شروع کرد یه سر رفت تو اسرائیل و آمریکا و آخرش از انگلیس سر در آورد.بعد تازه اسم گروهشون انجمن تروریستی پادشاهی بود.فکر کن طرف اینهمه عملیات به قول خودش تروریستی انجام داده بود و تا الان بلایی سرش نیاورده بودن.اون وقت تو زاهدان آدمای مشکوک به عملیات تروریستی رو راحت اعدام میکنن.
فکر کن آمریکا دستور میداده بهشون ها ولی اسم عملیاتشون “سلمان ” بوده.باور کk اگه یه ذره دیگه ادامه میداد یهو میگفت :آره ما طرح سلمان رو که به پایان رسوندیم،اومدیم رو طرح “مالک اشتر” کار کردیم اسم رمزمون هم یا زهرا بود.
که تو سایت انجمن هست میتونید ببینید که ما کی بودیم.”