مشتهیاتِ نفس امّاره و سینا

مشتهیاتِ نفس امّاره و سینا مطلبی
در راستای مطلب پیشین یهو به ذهنم خطور کرد که عجب شباهتِ زیادی هست بین این اندیشه و تفکر اونایی که سینا رو گرفتن کردن تو هلفدونی. خب اونایی که خط دادن (بخونین «فتوا دادن») که سینا رو بگیرن حتماً یه دستاویز و مستمسک دینی باید براش پیدا کنن دیگه. اگه تا حالا براشون یافت نشده، بفرمایین، نقدِ نقده. به جرم انتشار «اوهام و اهوا و تمنیات و مشتهیات نفس اماره»‍! این دیگه بی‌دردِ سرتر از همه‌اس. لازم نیست برن مخِ مراجع رو بزنن واسه‌اش! چند روز پیش داشتم کتاب «نقدی برای تمام فصول» رو می‌خوندم. این کتاب متن کامل استیضاح عبدالله نوری است و شامل دو تا گفت‌وگو با اکبر گنجیه. مقدمه‌ی کتاب، تراژدی تاریک‌اندیشان . . .، مقدمه‌ی مفصل و خوبی درباره‌ی قرون وسطی و کلیسا و تفتیش عقاید داره. اون موقع هر کسی رو که باهاش مشکل داشتن یا اتهام جادوگری بهش می‌زدن یا می‌گفتن به مقدسات اهانت کرده (اضافه کنید نسبت به مقدسات «لودگی» کرده)! کاش یکی بود پیام رسول‌الله رو به گوش اینا می‌خوند که «انا بشر مثلکم» تا سودای ظل‌اللهی و ولایت‌فروشی‌هاشونو کنار بذارن. شاید یه خورده تقوا بلرزوندشون که وقتی پیامبری با اون عظمت و خُلقِ کریم اینجوری می‌گه، ماها کجاییم؟ جالب اینجاس که پیروان آقای فردید که به خاطر جوکِ یکی دیگه به یه نفر دیگه (حکایت آهنگر بلخی و مسگر شوشتری است) می‌خوان درسِ ادب و فرزانگی اون هم با این الفاظ بدن، خودشون حتی یک‌بار نگفتن که استادشون (فردید) این همه لیچار به خیل عظیمی از فرهنگیان ما نثار کرد و اونا هیچی نگفتن. یک صدم این عبارات رو درباره‌اش به کار نبردن و نگفتن حضرت استاد شما که خودتون خونه‌تون نئین است! شاهد سخن بنده کتابی است که از بخت پریشان آقایون حالا دیگه از دستشون در رفته و چاپ شده: «دیدار فرهی و فتوحات آخرالزمان» که مجموعه‌ای از سخنرانی‌های و آثار فردیده. برید اون کتابو بخونین تا بفهمین که جوک وصیت صدام در برابرش حرف مفت حساب میشه! )، وقتی هم که من درباره‌ی فردید حرف می‌زنن تازه ناراحت میشن!
برای اونایی که با ایمیل لینک مطلب قبلی رو گرفتن: این لینک به خاطر مشکلات فنی تغییر کرد. ولی مطلب همین مطلب پایینه: بر درِ اربابِ بی‌مروّتِ دنیا.
در ضمن جوک اخیر رو جف دیویس هم توی وبلاگ انگلیسیش آورده:
Iranian Humor

بایگانی