پر سیمرغ عزیز است، به

پر سیمرغ عزیز است، به ناکس ندهند
هر کس هر کس عاشق نمی‌شه. اونایی که شدن می‌دونن چی می‌گم. از همه دشوارتر اینکه هیچ معیار و میزانی بر این وادی حاکم نیست الا معیار خودش. یعنی همون که احمد غزالی گفته بود که: «عشق مرغ ازل است و مسافرِ ابد. به دام کس نیامده است و نیاید». پس اگه کسی مدعی بشه که همه‌ی عشقو فهمیده بی‌ربط می‌گه. حالا ببینین چقدر تهی‌دست و پوچ‌اند اونا که عاشق نشدن (حداقل یه بار). رمقِ این رقم حرفا رو امروز اصلاً ندارم و گرنه یه روده‌درازی مفصل می‌کردم. برای افراد متفاوت عشق، هم تجلیاتش متفاوته و هم کارکردش تو زندگی. بعضیا به خاطر واقعیات زندگی بالاخره دیر یا زود قیدشو می‌زنن و به اصطلاح آدم می‌شن ولی بعضیای دیگه این تو خونشونه. ماجراشون فقط با مرگ تموم می‌شه (البته اون هم یه جورایی شروعه باز). شما حسابشو بکنین (به قول سعید حنایی کاشانی) یه جنگ، یه تحریم، یه دعوای سیاسی دوتا گروهی که هیچ ربطی به زندگی من و شما ندارن خیلی راحت می‌تونن بنیاد یک عاشقی رو از ریشه بکنن. می‌خوام فقط اینو بگم که:
فرصت شمار صحبت، کز این دو راهه منزل / چون بگذریم دیگر نتوان به هم رسیدن.
همین.

بایگانی