پیش میاد
الآن رفته بودم بیرون یه قدمی بزنم، توی راه داشتم با خودم زمزمه کنان ماهورِ «سرِّ عشق» شجریان رو میخوندم. یه لحظه حس کردم دو تا قیافهی آشنا از جلوم دارن میان. ریختشون به انگلیسیا نمیخورد. حس کردم دارن فارسی (پارسی) صحبت میکنن. جلوتر که رفتم دیدم مجید مظفری و احمد نجفی بودن که گرم گفتوگو خیابونای ویکتوریا رو گز میکردن! لندن هم جای بدی نیست ها!
مطلب مرتبطی یافت نشد.