جنگِ ناگزیر؟ با توجه به

جنگِ ناگزیر؟
با توجه به مخالفت‌های فراوونی که در سراسر جهان نسبت به این جنگ شده، فقط می‌خوام بگم که این جنگ اجتناب ناپذیر بود. شاید خودِ آمریکا و انگلیس بوده باشن که صدامو به اینجا رسوندن ولی آیا راه دیگه‌ای هم برای حذف صدام وجود داشت؟ به هر دلیلی مردم عراق تا حالا نتونستن از شر این دیکتاتور خلاص بشن و طبعاً راه حل بد از بدتر رو انتخاب می‌کنن. بالاتر از سیاهی که رنگی نیست! حالا اگه سیاستمدارای کشور ما هم اونقدر ابلهی بکنن و مردم رو بالکل از خودشون مأیوس کنن، آیا راه چاره‌ای غیر از زور برای برچیدن بساط استبداد می‌مونه؟ جنگ چیز پلیدیه ولی بعضی وقتا ناگزیره!
پی‌نوشت
بابا همه می‌دونن اینا پی منافعشون دارن جنگ راه می‌ندازن. شما چرا همش اون طرف قضیه رو می‌بینین. من هم می‌گم بوش و بلر و بقیه کخ، اخ، بد! ولی ملت عراق تا کی باید این اژدها رو تحمل کنن؟ کی باید خلاصشون کنه از آخر؟ بحثا رو با هم قاطی نکنین. مقصودِ من این نیست که بوش یا بلر آزادی‌گستر و عدالت دوستن یا اینکه جنگ طلب نیستن. بحث یه چیز دیگه‌اس. به نظرِ شما، یه ملت ستم‌کشیده که هر کی از راه رسیده سوار گرده‌شون شده، چه جوری باید به آزادی برسن؟ من نمی‌گم راهش دخالت یه مشت قلدره. شاید راه‌های دیگه هم وجود داشته باشه. حالا شماها چرا داغ کردین؟ 🙂 البته زیاد عجیب نبود! به قول اون دوست عزیزم: «هر دم از این باغ بری می‌رسد». چه کنیم دیگه! ما اینیم!

بایگانی