وفاداری . . .
دیشب یاد مولوی افتاده بودم، بنا به مناسبتی، که:
ز دستِ غیرِ تو اندر دهانِ من حلوا
به جانِ پاکِ عزیزان که گُرزِ رویین است!
یعنی ممکنه فراوون باشن کسایی که از اعزاز و اکرام و نوازش و عنایت (و احیاناً، ببخشید، لوندی و عشوهگری) مثقال ذرّهای فروگذار نکنند. ولی آستانِ حضرتِ دوست کجا و رعایت مدعیان کجا؟
هر چند بردی آبم، روی از درت نتابم
جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت!
***
ای که نزدیکتر از جانی و پنهان چو نگاه
هجرِ تو خوشترم آید ز وصالِ دگران
مطلب مرتبطی یافت نشد.