دو حاشیه

۱. بانو می‌پرسید مردم آمریکا چطور این آدم را (جورج بوش را) به ریاست جمهوری انتخاب کرده‌اند؟ گفتم به همان شیوه‌ای که مردم ایران احمدی‌نژاد را انتخاب کردند! یعنی با دموکراسی! دموکراسی به همان اندازه که مزیت دارد، آفت هم دارد. پس کفایت نمی‌کند صبح تا شب بگوییم دموکراسی دموکراسی.

۲. بعضی وقت‌ها می‌بینم که چیزی در این وبلاگ می‌نویسم و عده‌ای بیکار نشسته‌اند که هر چیز مربوط و نامربوطی را به آن ارتباط دهند. از یک زاویه این رفتار طبیعی است (از این زوایه که از هر کسی خوش‌ات نیامد، دیگر راست راه رفتن‌اش را هم کج می‌بینی. پیش می‌آید. طبیعی هم هست ظاهراً). اما بد نیست کمی آدم خودش را جای نویسنده بگذارد. بعضی وقت‌ها کسی را می‌بینی، اتفاقی می‌افتد که هیچ ربطی به بسیاری از چیزهایی که در وبلاگستان رخ داده یا رخ می‌دهد ندارد. آدم دل‌اش می‌خواهد چیزی بنویسد فقط برای این‌که کمی دل‌اش خنک شود! خوب این هم از آفات وبلاگ‌نویسی است دیگر. لابد فردا اگر درباره‌ی وضع هوا هم اظهار نظر کنی، همه از منظر ایدئولوژی تفسیرش – آن هم تفسیر فلسفی-جامعه‌شناسانه – می‌کنند. عجیب نیست که مردم از رنگ کفش آدم، نوع لباس پوشیدن‌اش، وسیله‌ی نقلیه‌اش، نحوه‌ی غذا خوردن‌اش، نوع کلماتی که در سخن گفتن انتخاب می‌کند، ادبیات‌اش، حتی از روی دوستان‌ِ آدم، سعی می‌کنند دنبال شواهد و مدارکی برای اثبات فرضیه‌های ذهنی خودشان بگردند؟ «بر خیالی جنگ‌شان و صلح‌شان». هر آینه شمارِ بیکاران و بیماران وبلاگستان تمامی ندارد.

بایگانی