برنامهی شبام را که تمام کردم، تا برگشتم ساعت دوازده شب بود (به وقت مونیخ). زنگ زدم لندن دیدم دنیا رفته است روی هوا! آنجوری که بانو میگفت این پخش آزمایشی واقعا هیجانانگیز شده است. من هم که از اینجا هیچ صدایی نمیشنوم. ناشنیده دست مریزاد میگویم به زمانهچیها، علیالخصوص آزادهی سخنگو و میرزا مهدی خان نازکالملکوت سابق و احتمالا فعلی! تو را به خدا یک نفر بخشی از صدایی را که پخش میشود جایی بنویسد. بانو میگفت یکی به اسم داریوش آنجا نظر داده. به خدا من نبودهام. یعنی اگر بودم حتما خودم نظر میدادم، خوب هم نظر میدادم و نظرهای خوب هم میدادم. لابد روی کرهی زمین به جز من باز هم داریوش هست! ناشنیده توصیهی اکید میکنم تمام ابیات خوب و خوشبینانه و مثبت مطلب قبلی مرا برای زمانه زمزمه کنید. همینطوری میتوانم تا صبح بنشینم و بنویسم برایتان. اما فردا صبح باز باید بروم به امور ملت برسم و سخنرانی و موعظه و این حرفها. در نتیجه وقت کافی برای این کارها نیست تا برگردم لندن. همین چهار کلمه را هم با این ادیتور محشر آریانویس تایپ کردم و گرنه معلوم نبود تا چند ساعت باید با این صفحه کلید عجیب و غریب ور میرفتم تا حروف را پیدا کنم. اگر بدانید چقدر فارسی تایپ کردن اینجا سخت است، میفهمید من چه رنج استخوانسوزی میکشم! واقعا پدر آدم در میآید. فکرش را بکنید با یک کامپیوتر دیزلی که کوفت هم روی آن سوار نیست، بخواهید نیمفاصله را هم رعایت کنید.
راستی، آزاده وقتی حرف میزند، نیمفاصله را رعایت میکند؟! شنیدهام ای ایران را پخش کردهاند. ایران ای سرای امید را هم پخش کردهاند؟ این تصنیف در همان کار شجریان است که غزل سایه را میخواند که: زمانه قرعهی نو میزند به نام شما! آهای مدیر رادیو! من که اینجا دستم به شما نمیرسد، ولی این قطعه را پخش کنید! برای خودتان خوب است به خدا! میتوانید آن تصنیف، اصلا هم تصنیف ایرانی و هم تصنیف سپیده را به اضافه بخشی از آواز شجریان پخش کنید! به هر حال خود دانید. از ما گفتن بود.
در ضمن چرا توی هفتان هنوز هیچ خبری از زمانه نیست؟ سید جان؟ تو خوابگردی یا در خوابی؟
مطلب مرتبطی یافت نشد.