معصومه ناصری راست میگوید: «کلا هیجان ماجرا زده بالا و همه این شلوغ بازیها کار همین احمدینژادی است که کلا ریز میبینیمش ولی به تنهایی یک دنیا را اسکل خودش کرده است.» ولی ماجرا این است که این وسط هیچ خبری از عقلانیت از هیچ سویی نیست. من میفهمم واکنش آمریکاییها واقعاً شلوغ کردن ماجراست و زیاد جدی گرفتن احمدینژاد. آخر تحلیلگری که فرق احمدینژاد و بن لادن را نداند و از پیشینهی شکلگیری شخصیت و لفاظیهای این دو نفر آگاه نباشد، تحلیلگری است رسماً مشنگ. این از طرف آمریکایی که حتی در حد سناتورش هم خودش را در سطح بازیها و لجاجتهای بچهگانه پایین آورده است.
اما محمود آقای خودمان. خوب برادر من! تو با این همه اهن و تلپ بلند میشود بروی آمریکا دل اینها را به دست بیاوری، پز سیاسی بدهی، و ابراز تمدن و شخصیت کنی. این کارها شرط دارد، زمینه میخواهد، مشی و رفتاری میخواهد که دلالت کند بر کاری که ادعایاش را داری. من در حسن نیتات هیچ شکی ندارم. ولی وقتی شما به عنوان رییسجمهور ایران نمیفهمی چطور باید از اسراییل و صهیونیسم انتقاد کنی که هم انتقادت جدی و بیتعارف و برنده و قاطع باشد و هم خودت مسخرهی خاص و عام نشوی، توقع داری مردم چه رفتاری با تو داشته باشند؟ میدانی چه میگویم؟ مقصودم این است که تو اگر از این مردم آمریکا – نه حتی دولتشان – توقع مهماننوازی داری، باید اول برادریات را ثابت کرده باشی. نه اینکه تا تقی به توقی میخورد دهانات را بی هوا باز کنی و راست راست بگویی هولوکاست همهاش کشک بوده. ما که میفهمیم تو قصد بدی نداشتهای. ما میفهمیم تو مقصودت این است که کسی نباید به بهانهی هولوکاست به فلسطینیها ظلم کند. ولی تو اگر میخواستی همهی دنیا همین معنی را از حرفات بفهمند، باید عیناً همین عباراتی را به کار میبردی که نوشتم. حالا حساباش را بکن که در کشوری که یک دنیا یهودی دارد – و یهودیهایاش خیلی وقت پیش از ایجاد اسراییل به آنجا رفتهاند و ساکن آنجا بوده و هستند – تو چشمِ بیچارهها را در آوردهای و گفتهای همهی حرفهاتان دروغ است! توقع مهماننوازی از اینها داشتن کمی گزاف است. خودت باید فکر میکردی که داری با سر میروی توی دهن شیر. پس بیخودی لازم نیست خودت را برای اینها به موشمردگی بزنی. من هم میفهمم که خیلی از مردم دنیا با تریپ ضد آمریکاییات حال کردهاند. ولی باور کن، دیپلماسی و درایت داشتن فقط در مخالفت با آمریکا نیست.
میدانی محمود آقا؟ تو واقعاً رفیق صادق و یکرنگ در دنیا خیلی کم داری. رفیقی که برایات سوت بکشد و کف بزند، شاید زیاد داشته باشی، اما رفیق فابریک و یکدل و یکجان خیلی خیلی کم داری. انصافاً خیلی تنهایی! پس بهتر است زیاد باعث خرابتر شدن اوضاع نشوی. ما هم دلمان خون است از اینکه رییسجمهور کشورمان را دارند آنجا مسخره میکنند. ولی تو خودت چرا بهانه دست اینها میدهی آخر؟ نکن برادر من! نکن! بعدش هم من نفهمیدم چرا این وسط پای گالیله را کشیدی وسط. خوب بود قبلاً با دو سه نفر که تاریخ علم خواندهاند و کمی با عقاید فیلسوفان مسلمان آشنا بودند مشورت میکردی که ضایع نشویم آخر. آخر که چی ما در ایران همجنسگرا نداریم. نمیشد دیپلماتیکتر جواب بدهی که ملت مسخرهات نکنند؟ نمیشد؟ نمیشد دو دقیقه جلوی زبانات را بگیری؟ امان از دست این زبان!
ببین، ما که میفهمیم تو خیلی با بن لادن و هیتلر فرق داری، خیلی فرق داری. و این را صادقانه میگویم و محض طنز و شوخی نیست. ولی به خدا آنها نمیفهمند. آنها حتی اگر واقعاً بدانند تو با اینها فرق داری، فقط برای اینکه تو را بیآبرو کنند، دنبال بهانهای میگردند که بگویند تو مثل آنها هستی و تو هم که از خدا خواسته صبح تا شب بهانه به دست اینها میدهی. میدانی آنها که برایات کف میزنند در ایران اسم تو را معجزهی هزارهی سوم گذاشتهاند و دفترت هم به تو میگوید سقراط زمانه. امیدوارم این بار که بر میگردی وطن، با معجزهی تازهای برنگردی. تو را به خدا سعی کن زیاد سخنرانی نکنی آنجا. سعی کن بیشتر فکر کنی. سعی کن بدهی یک آدم سخنرانینویس با سواد سخنرانیات را بنویسد. رئوس حرفهات را بهش بده، ولی بهش بگو دیپلماتیک برایات سخنرانی بنویسد. به خدا هیچ شرمی ندارد. خیلی از شخصیتهای تراز اول دنیا، کسی را دارند که برایشان سخنرانی مینویسد. تو را به خدا دست از این اعجازهات بردار. ملت دیگر پیغمبر لازم ندارد. تو هم که الحمدلله مسلمانی و قایل به خاتمیت رسول اسلام. بیا کوتاه بیا برادر من.
پ. ن. من واقعاً به خاطر این لحن و بیان و زبان از خوانندگان فرهیختهای که با زبانی دیگر خو دارند، عذر میخواهم. این اوضاع و بازیگران این بازی را با هیچ زبان دیگری نمیشود توصیف کرد. حق مطلب را هم که مطلقاً به هیچ وجهی و به هیچ زبانی ادا نمیتوان کردن.
مطلب مرتبطی یافت نشد.