هنوز وقت‌اش نشده؟

داشت از دیوار خانه‌ی مردم بالا می‌رفت به قصد دزدی. صدای تلاوت قرآن به گوش‌اش خورد. خوب که گوش داد، این آیه بود: «أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ الَّلهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا یَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَکَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ» (سوره‌ی ۵۷، آیه‌ی ۱۶). همان‌جا دل‌اش لرزید و اشک‌های‌اش سرازیر شد و آدمی دیگر شد. ماها تمام عمرمان از دیوار داریم بالا می‌رویم! هنوز وقت‌اش نشده؟ شاید پنبه‌ توی گوش‌مان گذاشته‌ایم!

پ. ن. راستی فضیل عیاض توی ماه رمضان آدم شد یا ماه‌اش زیاد مهم نبود؟

بایگانی