آن بیست سال!

این روزها باب شده است که دوست و دشمن، آن ۲۰ سالِ غیبتِ میرحسین را از دیده‌ها به رخ‌اش بکشند و به شیوه‌های مختلف در کسرِ او بکوشند. طول و تفصیل نمی‌دهم و عرض می‌کنم که این بیست سال و غیبت از آن، نه لزوماً برای موسوی نقطه‌ی ضعف است و نه می‌توان آن را نشانه‌ای از بی‌خبری یا عدم تغییر دانست.

اول: کسی که پیوسته در این سال‌ها در متن قدرت یا در بطن سیاست بوده است، نه تنها صاحب هیچ امتیاز مثبتی نیست، بلکه نمره‌ای منفی هم دارد به خاطر این‌که در معرض شهوتِ‌ دایم به امر قدرت قرار داشته است. قدرتِ سیاسی تباه‌کننده است و اخلاق را آرام‌آرام می‌پوساند. نظام‌های دموکراتیک راهِ درمانِ این آفت را در اعمال محدودیتِ دوره‌ی تصدی شغل سیاسی و حداقل دوری دوره‌ای از قدرت یافته‌اند. پس از این منظر، نه تنها هیچ اشکالی به این غیبت وارد نیست که اتفاقاً خود نکته‌ای است بسیار مثبت از این رو که به قوت می‌توان گفت موسوی از آلودگی‌های اقتضایی حضور در قدرت و سیاست برکنار بوده است. از یاد نبریم که قدرت زمینه‌ساز فساد است.

دوم: بیست سال غایب بودن از رسانه‌ها، معنای‌اش غایب بودن از زندگی و از حیات نیست. اشکال غیبت، زمانی به میرحسین موسوی وارد است که بتوانیم با شواهدی محکمه‌پسند نشان دهیم که او ۲۰ سال مثل اصحاب کهف در خواب بوده است! و این البته به بداهت، بطلان‌اش روشن است؛ ظاهراً همه می‌دانند که او در همین ۲۰ سال گذشته، در جایگاه‌های مختلف در جامعه حضور داشته ولو چهره‌ی خبرساز سیاسی نبوده است.

سوم: بیست سال غیبت از قدرت به معنای نفهمیدن و درک نکردن اقتضای سیاست و قدرت نیست. ساده‌ترین دلیل‌اش هم این است که بسیاری از زبده‌ترین تحلیل‌گران سیاسی، روزنامه‌نگاران و اندیشمندان برجسته، هیچ کدام‌شان مقامی دولتی و سیاسی ندارند. در نتیجه، چطور وقتی می‌توان گفت من و شما تغییر کرده‌ایم، نتوان گفت موسوی هم می‌تواند تغییر کرده باشد؟ چطور است که ما به سادگی می‌توانیم به خودمان در مقام تحلیل‌گر اعتبار بدهیم، ولی موسوی را به آسانی از این دایره بیرون می‌کنیم؟ نفی احتمال و امکان جدی تغییر کردن موسوی در جهتی مثبت (معنای‌اش را بگیرید بلوغ و پختگی) نشان از سوء ظن مفرط یا انتقام‌جویی و کینه‌کشی دارد.

گاهی اوقات موقعیت پیشینی احساسی ما بر منطق و خردمان سایه می‌اندازد. کسی را که خود را به خواب زده باشد، به دشواری بتوان بیدار کرد. این افسانه‌ی ۲۰ سال را باید شکست و نشان داد که اگر ایرادی به میرحسین وارد باشد، از این زاویه نیست. کاش این انتخابات باعث شود ما به روشن‌اندیشی بیشتری برسیم و دست از منطق‌های بهانه‌جویانه و زیان‌بار به حال خود و آینده‌مان برداریم.

بایگانی