آن سخنهای چو مار و کژدمات
مار و کژدم گشت و میگیرد دمات
کافی است کسی چند مرتبه همین بیت را برای خودش بخواند. اگر از هول و هراس بر خودش نلرزد، یا اهلِ این عالم نیست یا خیلی وقت است دلاش مرده است و به فکر محاسبهی نفساش نیست. این نیشهایی که به دیگران میزنیم، اگر همینجا گریبانگیرمان نشود، جای دیگر وبال گردنمان خواهد شد. نرمخویی فضیلتی است دیریاب. همه کس نرمخو نمیشود. همه کس زباناش را از درشتی و زخم زدن نمیپیراید. همه به نوعی گرفتار این زخم زدن هستیم. تا این بخت و اقبال نصیب که شود که از این زخم زدنها، چه نرم و چه سخت، رها شود. این سخنهای چو مار و کژدم لازم نیست به عریانی و صراحت با الفاظی سخیف و رکیک، دیگران را زخمی کند. گاهی این نیش در لفافهی عباراتی آرام، روح دیگری را زخمی میکند. محاسبهی نفس کار آسانی نیست. ما انسانها هم در فریب دادنِ خود استادیم، استاد!
مطلب مرتبطی یافت نشد.