سبز بودن درست وقتی که همهی سبزها یا همهی کسانی که احساس سبز بودن کرده بودند، در اوج قدرت یا در اوج احساس قدرت بودند، درست در روزگاری که راهپیمایی سکوت عظمت خودمان را آینهوار به رخمان کشیده بود و ما را مبهوت دوباره یافتن خودمان کرده بود، هنر بزرگی نیست. سبز بودن وقتی هنر است که خون حسین با خاک کربلا آمیخته باشد و کاروان اسیران را به ذلت و خواری از این شهر به آن شهر ببرند و یزید سرمست قدرت باشد و بسیاری از همان سبزهای محب اهل بیت، دلمرده و سرخورده باشند، اما تو زینبوار ایمانی داشته باشی مثل کوه و بدانی که باطل رفتنی است و بدانی که از هیاهوی پرزور و عربدهی طاغوت چیزی جز سوء عاقبت نمیآید، آن وقت است که سبز بودن هنر است. پس «هنر بیار و زبانآوری مکن…» جانا!
مطلب مرتبطی یافت نشد.