مغز نماز، نیاز است. نمازِ درست یعنی نمازی که نیاز در آن باشد. نمازی که شکستگی داشته باشد. و این نیاز را با دردمندی نسبت است. این دردمندی هم پهلو میزند به عشق. عشقِ بیدرد داریم و عشقِ دردمندانه داریم. عشقِ فرشتگان با عشقِ آدمیان فرق دارد: «قدسیان را عشق هست و درد نیست». قامت بستن برای نمازی که مجموعهی نیاز باشد و درد و عشق، آسان نیست. تا نماز، نمازِ عشق شود، سرشک روانی لازم است، آبِ دیدهای باید برای وضوی این نماز. خونِ جگر باید خورد برای این طهارت:
خوشا نماز و نیاز کسی که از سر درد
به آبِ دیده و خونِ جگر طهارت کرد
خوشا نماز و نیاز کسی که از سر درد
به آبِ دیده و خونِ جگر طهارت کرد
حسینِ منصور هم که نمازِ عشق را بر دار کرد، همین را گفت: صلاه العشق رکعتان لا یصح وضوءهما الا بالدم.
مطلب مرتبطی یافت نشد.